به من رأی بدهید به من رأی بدهید می خواهم مدیرعامل شادی باشم . انتخابات نگاه نزدیک است واساسنامه ی عشق بزودی آماده می شود. نگران نباشید ، من تا پای حوصله در کنارتان خواهم بود . به برنامه های من دقت کنید آن گاه خواهید دید که در انتخاب من اشتباه نکرده اید و اما برنامه های من : دست ِ هوس را از بازارعاشقی کوتاه خواهم کرد پای چشمه های سرود را به کویر زندگی باز خواهم کرد برای پاسداری از خلوت عاشقان ، شاخ و برگ ها را مامورخواهم کرد اموال کینه را به نفع ِ دوستی مصادره خواهم کرد همه ی زندانیان ِ تنهایی را آزاد خواهم کرد تحریم های لبخند را بی فوت ِ وقت برخواهم داشت امید را تمام وعده ، سر سفره های مردم خواهم برد و برای احساس ، باغی خواهم ساخت با مصالح ِ زمزمه ، با درختانی سر به گیسو کشیده که جز غزل ، میوه ندهند و چشمه هایی از اشک ِ روان و پرندگانی از جنس ِ روشنی که تنها نغمه ی دوست داشتن را چهچهه می زنند . به من رأی دهید . پشیمان نخواهید شد .
|