شعرناب

فعالیت های ادبی جلال آل احمد


مقدمه :
جلال آل احمداز نویسندگان برجسته و اندیشمند ایران زمین استکه کارهای ادبی زیادیاز او برجای مانده است او در 11 آذر 1302 در پاچنارتهران متولد شد. زمان و ساعتتولدش را در پشت قرآن ثبتشده است :
تولد نورچشمیآقای سیدحسین ملقب به جلالالدین حفظ الله تعالی در لیله پنج
شنبه بیست و یکم شعبانالمعظم 1342 ه .ق تقریبا یک
ساعت از شب گذشتهمطابق با برج حمل ، خداوند قدمشمبارک نماید.
جلال ، تنها یکنویسنده نبود بلکه چهره یی سیاسی نیز بودو دراین راستا چه گامهاییبرنداشت و چه اثرها که نگذاشت . او روزی توده یی بود و روزی ضدتوده یی . بخش مهمی از شخصیتاو در همین عبور از گردونه ها و فرازونشیب ها و متوقف نمایدن او در هیچ کدام از آنها شکل گرفت . او از اسلام بهعنوان سنت های عمیقو اصیل جامعه اش دفاع کرد. جلال انسانبزرگی بود حتی مخالفانش را در وطن
دوستی و عشق او به ملت ایرانتردید ندارند . نوشتن برای او عبادتبود زبان و قلم او صریح بود و صراحتی که در
کمتر کسی می توان سراغگرفت .
فعالیت های ادبی جلال آل احمد
آل احمد در تمامی آثارشچشم به جامعه اطرافش داشته است و جهان واقعی معاصر را که شخصا تجربه کرده ، می شناخت وآن راپایه و شالوده ی نوشته هایخود اعم از داستانی و غیر داستانیقرارداده بود . از او آثار متعددی هم چون غرب زدگی ، درخدمت و خیانتروشنفکران ، خسی در میقات ،نون والقلم، سه تار ، زن زیادی ، مدیر مدرسه، نفرین زمین و....برجایمانده است .او در آثارش مانند
زندگی اش بدعت درعلوم دیننکرده است او خودش را فقیهیا اسلام شناس ندانست و نهدر تفسیر واردشد و نه در مسایلدینی را تحلیل کردو نهدر مباحثی که صلاحیتش را داشت ، وارد می شد، لیکن به عنوان واقعیت فرهنگیبا مسایل مبتلا به جامعه برخورد کرد .خسی درمیقاتاو یادآور سفرنامه ی ناصرخسرواستبا همان طراوت کهن و خلوص و هوشیاری . او دراین کتاب گاه اسیر هیجانات می شود ، گریه اش می گیرد ، بغضدر گلویش می شکند ودر میان آن هم زائر شوریده حال و
درآن دریای خروشان انسانها خود را بی پناه، تنها و خسته تر از همیشه احساسمی کند.
آل احمد عقایدشرا در دو کتاب که رژیم شاهنشاهی
آنهارا ممنوع الچاپ کرده بود ولی مخفیانهمنتشر می شد تشریح کرد : 1- غرب
زدگی 2- درخدمت و خیانتروشنفکران .
غرب زدگیجزوه ی تندی علیهاین مرض وحشتناک اجتماعیکه ایرانیان را از هویتخویش بیگانه نموده و مسحور غرب می نماید.
آل احمد شرحمی دهد که فکر غرب زدگی را از
تعالیم احمد فردید آموخته است . فردید که در 1291 ه. ش در حوالییزد به دنیا آمد، قبل از آن که با فلسفه ی مدرن آشنا شود در حوزه ی علمیه
به تحصیل معارف اسلامی سنتی پرداختهبود . پس از جنگ جهانی دوم به
فرانسه رفت و درجریان هایطرفداران اگزیستانسیالیست غوطه ور شد.او علاقه ی چندانی به نوشتن نداشت و با دروس خود در دانشگاه و محافل خصوصیبه روی بسیاری از روشنفکران تاثیر گذاشت .جلال ، بدبختیهای اجتماعی را نقاشی کردهودر شرح احساسات و افکار درونی به مقاماستادی رسیده بود . در جایی از غرب
زدگی می نویسد:
\" آدم غرب زده هر هری مذهباست به هیچ چیز اعتقادندارد اما به
همه چیز هم بی اعتقاد نیست . یک آدم التقاطی و نان به نرخ روزخوراست خودشباشد و خرش از پل بگذرد ودیگر بودونبودپل هیچ است ، نه ایمان و نه مسلکیبه خدا یا به بشریت نه در بندتحول
اجتماع و نه دربند مذهب ولامذهب هرهری ست .گاهی به مسجد می رود اما همه
جا تماشاچی ست و....آدم غرب زده قرتی ست با سروپزش خیلی ور می رود چون تامینندارد تقیه می کند \"
درآثار جلال، بلا دیدگان و درماندگان سخت مورد حمایتاو هستند ،صمیمانه دوستشان دارد وبا آنانهمدردی می کند. چهره ی اجتماعی که
درآن زندگی می کند به خوبی بیان می دارد ، درداستانهایش خرافات سخت مورد انتقاد
او قرار می گیرند. انقلابی که جلال برپا می کند بعضا به خاطرلحن اغراق آمیز او
بوده است .به نظر پژوهش گران غربی ، آل احمدبیش تر از هرنویسنده و هنرمندایرانی دیگر
نابسامانی های جامعه ی ایران راحس کردهبود ودرنوشته هایش خبری از فرارسیدنطوفان می داد واین قدرت پیشگوییاوست که جدا از هر گونهملاحظات ادبی ، آل احمد را از نویسندگان همتراز خود برای محققان غربیمشخص و ممتاز ساخته است .


0