شعرناب

چَکاد سپید

چَکاد سپید
درود بر جناب نظری عزیز همه ی سوالات سختو از من می پرسی
در پا سخ سرور خودم من دیدگاه ها وبر داشتهای خودمو بیان می کنم
اول از همه اینو بگم من قایل به تعارض بین شعر کلاسیک و شعر بطور کلی نو نیستم چون دو جریان جدا در ادبیات ما بشما ر می روند وتخطعه ی هر کدام کاری بس غلط است
و اما در مورد شعر امروز بهتره بگیم یا اصطلاحا نو
از نیما تا حال تحول وتطور وگوناگونی وجود داشته طیفی از اول تا حا ل در حال گسترش با عناوین مختلف وبایک راه و روش وآنهم
دورشدن از وزن عروضی وقافیه بوده وکلا موسیقی بیرونی شعر را کنار نهاده وبه موسیقی درونی کلام و واژه ها وموسیقی کناری روی آورده ودر کل کلام یانثر است یا شعر
و نثر در انواع مرسل ومتکلف و مسجع با تعاریف خاص خودشان وشعر با ان تعریف مشهور سخن موزون ومقفی وخیال انگیز وبا اختلا ف آرا قدما در تعریف فوق ونظم که شعریست بی عنصر خیال واین تعریف قدما بود از شعر ونثر واما از نیما وشاید کمی قبل از او روند شعر
در تغییر بو د همراه با هنجار شکنی در قالب وساختمان عروضی ونیما
بو دکه گفت قالب را بشکنید هرچه بیشتر بهتر وتا امروز که پس انهمه تنوع وتطور شعر نو رسیده به زبانزد ترین آن ن�
پاسخ به پاسخی از اکبر رشنو ۲ روز پیش
نیمایی و سپید وهر نوشته نثری عمودی چیده شود سپید نیبست وسپید گامی فراتر از نیمایی در راستای هنجارشکنی اوزان عروضیست وقافیه را دست وپاگیر می داند وسپید اصطلاحیست بر این نوع شعر ویژگی های خاص خود را دارد که اگر سرایشش از شعر کلاسیک سختر تر نباشد ساده تر نیست که در ذیل من به پار ه هایی از این ویژگیها اشاره می کنم
پاسخ به پاسخی از اکبر رشنو ۲ روز پیش
و اما ویژگی های سپید که اصل ویژگی آن رهایی از قید وبند قافیه و وزن و محدودیت عروضیست:
1موسیقی درونی و طبیعی در تجانس کلام وتعامل انها بکار می گیرد با استفاده از موسیقی واژه ها و واج ارایی وجنا س وبکار گیری مناسب قافیه ها
2کوتاه بودن از برجسته ترین ویژگی این نوع شعر است به اقتضای اقتصار و اقتصاد کلام را به ایجاز و اختصار در قالب فراوان معنی در لفظ کم برده حشو زاید است به طرزی که واژه ای از شعر بر داشته شود ساختمانش اسیب می بیند حتی علایم و حرکات و حروف حرف می زنند3
آغاز و پایان : آغاز باید پرمغز ومعنا و غیر مترقبه باشد با بار معنایی با همه ی بند ها وپاراگراف های دیگر در ارتباط باشند در واقع ارتباط عمودی برود در ضربه ی غالگیرانه ی پایانی به اتمام برسد
4 استفاده از آرایه های لفظی ومعنوی در ایجاد موسیقی درونی وکناری کلام ومضامین وتصاویر از تشبه واستعارات و پارادکس وتجنیس و واج ارایی بر تعمیق کلام
5تخیل عنصر اساسی شعر در زایش تصاویر بدیع وتلفیق و ترکیبات کلام وتصاویر نو وبدیع
6ارتباط واتحاد بار معنایی واژگان وهم پوشانیشان در افزایش مضمون وموسیقایی کلام
7واو عطف دیکر در ابتدای بندها و پاراگراف زیادی نیست بلکه تاکید و ارتباط اجزا را می افزاید و ستوده ا
8 رها بودن ذهن و زبان شا عر از قیود قوافی وعروض در گسیل عواطف واحساسات به شعر بر شاعرانگی می فزاید
9 قافیه اختیاریست هر کجا شاعر بیاور به اقتضای حال ومحل
10 کشف شاعرانگی از ارتباط اجزا وعناصر خیال واند یشه به وسعت بی قید وشرطی که در جان وقلب قلم بگنجد
با ارادت وادب این شمه ای بود به زعمم ؛ در بند دل که می گشود در سخن سپید درود بر شما واهالی سبز صندلی داغ وسایت ناب که این مجال ساختند برای ترکتازی قلم تا شرار شوقش بر ریزد بر بلندای چکاد روشنی و دست کس تا هنوز به بد ایت صبح هنر کی رسیده ویکی از هزارا ن لو ن نگشوده بر من گوشه ی چشم آفتابِ سربلند ؛باشید


1