شعرناب

با چشم شعر


کلبه ام را بر سر راه همه دزدان و شروران بنا نهاده ام هرچه می خواهند بردارند و ببرند تا چیزی برای من باقی نماند. نمی خواهم دل در گرو آنها نهاده باشم،
آیا مقداری وسایل زندگی ارزش آنرا داشت که این همه سال حسرت ندیدنت را به جان بخرم.
این بار سبکبار سفر خواهم کرد.


1