شعرناب

يه سوال سخت

سلام . دوستان عزيز براي اين كه يه محكي بزنيم ببينيم كي ها شعر بقيه رو با دقت تر مي خونن تصميم گرفتم سه تا شعر از سه شاعر مختلف بيارم و شما بگين كه هر شعر مربوط به كدام شاعر است . هر سه شاعر عضو شعر ناب و تقريبا از قديمي هاي اين سايت هستند و اگه خودشون ديدن لطفا لو ندن . اما جان رسول تحقيق نكنيد . مي خوام بدانم احساس شما چيه . راهنمايي اين كه از اين سه شاعر دو تا مرد و يكي زن هستند اما نمي گم كدام شعر مربوط به خانم هست .
سروده ي اول :
ای عشق مزن فریاد
ای عشق مکن بیداد
رسوا تو نکن ما را ،آرام بگیر،
آرام
طبل و دُهلت برگیر
ار خانه من در شو ،سوی دگری ره
شو
برباد مده ما را دریاب کمی ما را
آرام بگیر ، آرام
قلب منِ
دل خسته ، خسته شده از فریاد
فرياد مكن فرياد , آرام بگير آرام
سروده ي دوم :
دلـــی بـایــد کـــه با غـــم درستـــیزیم
غــــمی بایـــد که با ســـختی
ستیزیم
عــدوی لازم است تا خـــشم خــــود را
کمندی کــــرده و بـــــر
وی بتـــــازیم
نـــــگاری تا کــــه در اندوه هجــــرش
هماره تب
کنــــیم شب را فـــــروزیم
ز خود غــــافل شویم انـــــدر دل شــب
ز شب
فـارغ شــــویم آنـــسان که روزیـــم
که تا روزی بیاید صبـــح
مــــهدی
فـــروغ چشــــم خود بر در بــــدوزیم
به امید ظهــــــورش سر
بـــــفرمان
چو (؟؟؟؟؟) در رکابــــش جان ببازیم
سروده ي سوم :
گفت: دنیا را ببین، زیبا
بود،
گفتمش زشت از برای ما
بود،
چشم من زیباترین چیزی که
دید،
شعر نیما بود و عارف با
امید،
عارف از جرم پدر دیوانه
شد!
با خوشی های جهان ، بیگانه
شد
جان نیما را گرفت افسانه
اش،
ثالث هم آتش گرفتی خانه
اش،
بآن همه گرمی که آن کاشانه
داشت،او زمستان
را درآن خانه نگاشت ...


1