شعرناب

زینب کبری (س)


بنام خدا
مدّتی بیش از سه ماه است که بخاطر بیماری مادر ارجمند وعزیزم با تعطیل کردن فعّالیتهای اقتصادی که به جهت نوع خاصِ آن در بنادر و تهران صورت می پذیرفت به شهرستان آمده و خود شخصاً بر خلاف توصیه های به ظاهر دوستان خیرخواه ومصلحت اندیش عهده دار خدمت مادر شدم و از برکت دعای ایشان سعادت سروسامان دادن به امور فکری از قبیل جمع آوری اشعار و تکمیل نمودن داستانهای نیمه تمامی که در دست نگارش داشته و توفیق تکمیل آنها نصیبم نمیشد حاصل آمد و این حضور مستمرّ چندماهه در شهرستان زادگاهم دوستیها و روابط جدیدی را برایم به ارمغان آورد که از جملۀ آن آشنائی و سپس دوستی بی شائبه با دانشمند و فبلسوف اندیشمند حضرت حجّت الاسلام شیخ ابراهیم طاهری استاد دانشگاه پیام نور و آزاد اسلامی و امام جماعت مسجدجامعِ فیروزکوه بوده که صاحب چندین جلد کتاب ارزشمند و مقالات متعدّد علمی و فلسفی بوده و از مفسّرین بنامِ قرآن کریم و مثنوی شریف هستند و از آنجائیکه برسم رفاقت و روشِ مودّت روابط فیمابین در مسیر شرکت هردو در انجمن ادبی دانشگاه و جلسات شعر و پاره ای از مکانهای علمی هر روز محکمتر از روز قبل گردیده و اینجانب به جهت اخلاق عالی و سلوک مهربانانه شدیداً ارادت پیداکرده و مطالب علمی و اشعار و دیگر تراوشات فکریشان را دنبال مینمایم «این مقاله از ایشان به نقل از سایت معتبر منتشر کننده ی اخبار ومسائل فکری شهرستان فیروزکوه (دیمه نیوز ) را در وبلاگ شعرناب منتشر نموده شاید برای طالب علم ومعرفتی مفید فایده واقع گردیده و اینجانب نیز در اجر و صواب اخروی آن شریک باشم.»
احیای دین گر چه ز قتل حسین شد
تکمیل آن ز دیده غمبار زینب است (حسان)
به فرموده قرآن مجید حاصل نفی طاغوت ایمان بالله است؛ لذا اجتماع دیو و فرشته ناممکن است به همین سبب گفته اند اجتماع نقیض محال است زیرا هدف نظام الهی حاکمیت قسط و عدل بر اساس فرامین پروردگار جهان آفرین اعم از بایدها و نبایدها است.
یقیناً چنین آرزویی تنها در سایه ایمان به خداوند یکتا تحقق خواهد پذیرفت، زیرا تمسک به عروه الوثقی در گرو کفر به طاغوت و ایمان بالله است چنانچه قرآن بدان تصریح دارد “فمن یکفر بالطاغوت و یمون بالله فقر استمسک بالعروه الوثقی” (بقره ۲۵۶).
یقیناً خدای سبحان آیین نجاتبخش خود را بدون پیشوا رها نساخته و همواره برای هدایت تشریعی بشریت عموماً و مسلمانان خصوصاً زمین را از حجت بالغه امحا نفرموده است. اینجاست که انسان هایی با ارواح متعالی و سجایای اخلاقی و شجاعتی وصف ناشدنی، آگاه به تمام رموز پیچیده زندگی بشر، به نام ائمه معصومین(ع) از جانب خدای قادر متعال ماموریت می یابند تا پرچم حاکمیت الله را با شعار “لا اله الا الله” بر دوش گرفته و بشریت تشنه حقیقت را به شاهراه سعادت دنیا و آخرت رهنمون باشند. از باب نمونه در دهه های چهارم، پنجم و ششم هجری آنجا که بنی امیه به سرکردگی معاویه تصمیم دارند کار طاغوتی کنند و نور حق را خاموش سازند؛ سه یادگار فاطمه زهرا و علی مرتضی بزرگانی همچون امام حسن مجتبی، ابا عبدالله الحسین و عقیله بنی هاشم حضرت زینب کبری، در جهت ممانعت و انهدام و سرنگونی شجره ملعونه با هدفی والا دست به کاری بس عظیم و بنیادی زدند، بدین صورت که ابتدا امام حسن مجتبی با صلح بجا و شایسته خود توانست چهره عوام فریبانه معاویه را برای آن دسته از سطحی نگران زودباور ظاهربین برملا سازد و نفاق و کفر او را بر همگان آشکار سازد. در حقیقت امام حسن با این عمل زمینه قیام عاشورا را فراهم نمود.
اثر صلح حسن نهضت عاشورا بود
امتی را نبود راهبری بهتر از این
زنده شد باز از این صلح موقت اسلام
نیست در حسن سیاست هنری بهتر از این (حسان)
اما حضرت امام حسین در راستای اهداف امیرالمؤمنین امام علی و برادرش امام حسن مجتبی در سال ۶۱ هجری با ایثار جان خود و یاران بی نظیرش و اسارت اهل بیت خود توانست غافلان و خفتگان عصر و زمان خویش را تا قیامت برای همیشه تاریخ از خواب جهل و ظاهربینی بیدار سازد.
ذلت و خواری نخواهم در جهان
تا که سازم جان خود را در امان
بعد من خواهر علمدار من است
در رسالت یار و غمخوار من است
اما حضرت زینب(س) توانست با پیام و خطبه های آتشین خود روشنگری نموده و امت در حال انحراف را آگاه ساخته و از بصیرت لازم برخوردار نماید. از حادثه به ظاهر شکست خورده کربلا که حاصل دستاورد صلح امام حسن بود در جهت حفظ و حراست و نهایتاً تداوم نهضت عاشورا بهره برداری نماید که باید گفت تداوم فرهنگ ادبیات عاشورا همان تداوم دین مبین اسلام است.
به فرموده امام خمینی(ره) “نهضت مان را مدیون ابا عبدالله الحسین(ع) هستیم و اگر نبود آن عالمه غیرمعلمه در کربلا نه تنها نهضت عاشورا دستخوش تحریف و دسیسه دسیسه گران می شد، بلکه صلح امام حسن که همانند آتش زیر خاکستر نهضت عاشورا را روزشماری می کرد بی نتیجه می ماند”.
شاید بی علت نباشد آنجا که رسول خدا(ص) فرمود “حسین از من است و من از حسین”، همان وجود مقدس درباره حضرت زینب(س) فرمود “هر کس بر زینب کبری بگرید اجر و ثوابش مانند کسی است که بر حسن گریسته باشد”.
هفتاد داغ بر جگرش بود باز هم
لرزید کوفه از کلمات چو تندرش (واحد)
ای مردم کوفه، ای اهل غدر و مکر! برای ما گریه می کنید؟! آب چشم شما نایستد و ناله شما پایان نگیرد . . . حسین جگر گوشه پیغمبر خاتم و سید جوانان اهل بهشت بود که شما او را کشتید، مهلت حق تعالی شما را سبکبار نکند. خداوند در عقاب و عصیان عجله نمی کند و از گذشتن وقت انتقام نمی گذرد . . . .
فاطمه که افتخار خدا و رسول بود
می کرد افتخار که این است دخترش (واحد)
ستایش پروردگاری را که ما را به سعادت برگزید و به شهادت مفتخر ساخت. ای یزید! ای پسر آزادشدگان فتح مکه! آیا از عدل و داد است که زنان و کنیزان خود را در پس پرده می داری و دختران پیامبر را مثل اسیران می رانی . . . به زودی تو و پدرت سزای عمل خود را خواهید گرفت. ای یزید! اگر چه حوادث و شداید روزگار مرا به مکالمه و مخاطبه با تو برانگیخت، باز تو را بسیار حقیر می دانم و سرزنش و شماتت های تو را بزرگ می شمارم . . . سپاس خدای را که اول ما را به سعادت و نیکبختی سرانجام داد و آخر ما را به شهادت و رحمت اختتام بخشید و از پروردگار مسألت می نمایم که ثواب شهیدان ما را زیاد فرماید و اجرشان را کامل سازد.
رأس حسین چو خطبه او می شنید
می کرد افتخار که این است خواهرش
وقتی که لب گشود و ندا داد اسکتوا
لرزید کوفه صاعقه بارید بر سرش (واحد)
* نتیجه
همانگونه که صدیقه طاهره فاطمه زهرا(س) در سال یازدهم هجرت توانست در کنار امام وقت خود قرار بگیرد و با خطابه روشنگرش با انشاء خطبه فدکیه خود از ولایت حقه دفاع کند، زینب کبری نیز بعد از ظهر عاشورای سال ۶۱ هجری قمری توانست در سخت ترین شرایط با حضور مؤثر خود در کنار امام وقت حضرت زین العابدین(ع) پرچم “لا اله الا الله” را بر دوش بگیرد و با بصیرت منحصر بفرد خود از قطره قطره خون شهیدان کربلا و با اشک های خود بذر محبت و مبارزه، ظلم ستیری و عدالتخواهی و اجتناب از طاغوت را در قلب تشنه بشریت بپاشد و با اشک دیدگانش آن را آبیاری نماید تا بدینوسیله نهضت عاشورا تداوم یافته و در سایه آن نهال نوپای “شجره طیبه” رشد و نمو کرده و طومار طاغوت را در هم پیچیده و بساط بنی امیه را محو و نابود سازد و جهان را برای پذیرش انوار مقدس ولایت “الله” به دست صاحب الزمان(عج) بسپارد.
در نهایت خطبه های روشنگرانه حضرت زینب علیه اشقیاء و جنایتکاران روز عاشورا بخصوص شخص یزید کار را به جایی رساند که یزید برای نجات خود از این رسوایی بزرگ، گفت که پسر مرجانه (ابن زیاد) را بکشد که مرتکب چنین جنایتی شده است.
از خشت خشت مسجد کوفه ندا رسید
این شیر زن علیست به بالای منبرش
گفت از بنی امیه و بیداد و ظلمشان
گفت از حسین و قاسم و عباس و اکبرش (واحد)
پایان خبر/
نویسنده: حجت الاسلام والمسلمین ابراهیم طاهری؛ استاد دانشگاه های آزاد اسلامی و پیام نور واحد فیروزکوه و امام جماعت مسجد جامع این شهر.
با احترام :
احمد یزدانی


2