فرشتگان کوبانیدر غروب های کوبانی دخترانی اسلحه بر دوش چون کوه ایستاده اند و هرگز به پاییز زندگیشان فکر نمی کنند و با قامت هایی کشیده و استوار به خورشید چشمک میزنند .. آنها شب ها کنار آتش بزرگی آوازهای حماسی میخوانند و برای اثبات شجاعت شان منتظر طلوع آفتاب نمیشوند .. در مکتب آنها آزادگی جزیی از ایمان و باور قلبی شان است و هر وجب از خاک سرزمین شان حکم آیه های آسمانی دارد .. از چهره های جوان و زیبا و لبخندهای ملیح و دلنشین شان میتوان فهمید آنها از فرشته مرگ هم دل برده اند .. صبح ها وقتی در دوردست ها هم جنس هایشان در خواب ناز بسر میبرند آنها با با چشمانی چون عقاب دشمن را نشانه گرفته اند و برای شکار شیاطین منتظر حرکت آنها نمی مانند .. همگام با باد و رقص موهای رهایشان هنگام دفاع از خاکشان میتوان ارزش آزادی را در فریاد مردانه شان فهمید .. در مقابل شجاعت و آزادگی این فرشتگان مبارز باید سر تعظیم فرود آورد .. عبدالله خسروی (پسرزاگرس)
|