شعرناب

کوبانی

گریه کن کودک کوبانی .. مردم دیار تو بخاطر جستجوی آزادی آواره اند .. از اشک چشمان مادرت فرشتگان آسمان هم خون گریه می کنند .. در دیار تو مردمی بیگناه چوب قدرت های دیگر را میخورند و از وحشت چشمان ونگاه معصومت انسانیت شرمنده است .. حقوق بشر سالهاست خوابیده و آنانکه ادعایش را می کنند خود سود نقضش را میخورند .. ارزش یک گلوله توپ از جان تو ودیگر مردمان سرزمینت برای بعضی ها بیشتر است .. تو وارث درد ورنج یک ملتی .. دنیا در سیاهی و سکوت کثیفی فرو رفته و خدا هم سکوت کرده است و آنانکه از ایمان وانسانیت حرفش را زیبا میزنند پشت آیه های احتیاط راحت خوابیده اند .. همه میدانند در کوبانی از زندگی وصلح خبری نیست .. از صدای خنده و بازی کودکان اثری نیست .. هیچ مردی تفسیر اخبار نمی کند و هیچ دختری موهایش را شانه نمی کند .. آنان همه درگیر بازی مرگ و افتخار هستند ..
عبدالله خسروی ( پسرزاگرس)


2