وروجک 2 طنز دنباله دار! " قسمت دوم " - سلام وروجک پیدات نبود ! حال و احوال ات چطوره ؟ - هی آقاهه ، داری تملق میگی ، حالا به من هم سلام می کنی ! نکنه ترسیدی ؟ - سلام گفتن که کوچیک و بزرگ نداره ، خب چیکارا کردی بالاخره رفتی مدرسه ثبت نام کنی ؟ - امروز با مامانم رفتم ، رفتیم توی دفتر مدرسه ، پیش اونی که بهش می گفتن مدیر ، نمی دونم اصلا مدیر بود یا نه ! مامانم گفت : - میخام اسم این بچه را بنویسم . آقاهه که سرش مو نداشت و تاس بود ، جواب داد: - خانم دیر اومدید ، تمام کلاسامون پُره . مامانم گفت : - آقای مدیر ببخشید حواسمون نبود . حالا یه جوری اسم این بچه را بنویسید . آقا مدیره گفت : - خانم نمی شه ! مامانم گفت : - شما صندوق همیاری مدرسه دارید ؟ آقاهه گُل از گُل اش شکفت ، گفت : بعله خانوم ، میخاین کمک کنین ؟ مامانم گفت : - به شرطی که اسم این بچه را توی کلاس اول بنویسین ، آقاهه فکری کرد و گفت : - حالا چقدر کمک می کنین ؟ مامانم گفت : - یه چک بهتون میدم با 7 تا صفر و یه عدد . آقای مدیر این حرف را که شنید خیلی شکوفا تر شد. گفت : - اختیار دارین مدرسه خودتونه . اما یه اشکال هست آیا بچه تون مدرک مهد کودک داره ؟ چون الزامی ست . مامانم گفت: - بعله که داره ، درسته تک ماده کرده ولی قبول شده . آقاهه گفت : - شناسنامه و کپی اونو بدین . مامانم گفت : - آقای مدیر شناسنامه اش گُم شده ، شناسنامه باباشو با شناسنامه خودم آوردم ، اسمش توی هر دوتا شناسنامه هست ، اما عکس ها مال خودشه ! مدیره دستش را کشید روی سربراقش و گفت : - این که دیگه اصلا امکان نداره ، شناسنامه هویت آدمه ، آدم بی شناسنامه هویت نداره ! مامانم گفت : - آقای مدیر اگه دوی رقم اول چک را یه یک هم اضافه کنم مشگل هویت حل است و اسمش را می نویسید ؟ آقای مدیر این بارچانه اش را خاراند ،مثلا داشت فکرمی کرد: - خانم این خلاف مقرراته اما چون آینده این بچه با درس نخوندن به خطر میافته ، این بار را برای شما استثنا قائل میشیم . مامانم چک را کشید و داد دست مدیر و اسم من رفت توی دفتر کلاس اولی ها ! - عجب ! پس تو هم بالاخره اینجوری رفتی مدرسه ! - آره که رفتم ، پس چی خیال کردی ! - باشه وروجک حالا ببینیم توی مدرسه چه دسته گُلی به آب میدی ! - هی آقا ، پُر رو نشی ها ! وقتی رفتم مدرسه برا همه شون دارم بعدا به گوش ات می رسه ! - خب دیگه بسه بچه ! وبت را ببند برو شامت را بخور و بخواب ! صبح باید پاشی بری مدرسه ! ادامه دارد ...
|