تدبير کند بنده و تقدیر نداندتدبير به تقدیر خداوند نماندبنده چو بيندیشد پيداست چه بيندحيله بکند ليک خدایی نتواندگامی دو چنان آید کو راست نهادستوان گاه که داند که کجاهاش کشاند