شعرناب

نقد زلال (1)


نقد و بررسی زلالی از جناب گوران اوریمی
عرصه های گسترده ی «زلال» بر ادیبان فعّال در عالم اینترنت پوشیده نیست. هنوز عمری از این ژانر جهانی نگذشته که شاعرانی قدرتمند بر خود جذب نموده و با جریانی صادقانه از مرزها بسی فراتر می رود . چنانکه از نامش پیداست ، این نوع شعر بیشتر به زبانی شفاف در اوزان موسیقیائی روان و آهنگین می باشد. آنچه زلال را از سایر شعرهای کلاسیکی و سپید و نیمایی جدا می سازد ، قانونمند بودن و وجود اوزان امواجین منظم در آن است و حتّی مطالعه ی وزن و بررسی ساختار قالبی بی نظیر این شعر در مقایسه با سایر اشعار بطور صد در صد متفاوت بوده و در یک فرم ویژه ای انجام می گیرد.
زلال مثل نثرواره و سپید و هایکو و طرح و نیمائی و امثال اینها توأمان با سهولت نوشتاری ( از لحاظ وزن و حدود ) و یا آزاد از قالب نمی باشد. برای اینکه چون گوهری ساییده شده بر سینه ی ادبیات نشانده شود،به ظرافت و حساسیّت قابل توجّهی نیاز دارد. اینکه بتوان در ژانری چون زلال، هم روی شعریت و آرایه ها زوم کرد و هم قالب را نگاهداشت،هنر است و این حرکات از دست کسی بر نمی آید مگر استاد اشعار کلاسیکی که کوههایی منظم از گذشته ها و صخره هایی محکم از راههایی وسیع و عمیق را پشت سر گذاشته باشد.
برخلاف اعتقاد دوستانی که عبارت « سبک زلال » را از گوگل در یافته و بعد از مطالعه اقرار بر ناتوانی در نوشتن زلال کرده اند ، بسیار هم آسان و شیرین است لیکن بدلیل محتوای بی نظیر موسیقیائی اش ، تا حدودی اشتیاق و دقّت و حوصله می طلبد.
در هر حال ،خالق عالم و عالمیان را سپاسگزارم که لطفش را از ما دریغ نفرمود و در این زمان کوتاه شاهد ظهور شاعران با استعدادی در عرصه های نوآوری « زلال » هستیم.
جناب مهدی گوران اوریمی از جمله شاعران قدرتمندی هستند که در آزمون قالب زلال، نمره ای عالی کسب نموده و با جدّیت تمام روی آرایه های نوین و محتوای بکر ، بسوی قله های رفیع و مقام استادی در شعر زلال پیش می روند . زلالی از ایشان خواندم و تحت تاثیر قرار گرفتم .
بنابراین تصمیم گرفتم قلمی هرچند ناچیز در این حوالی بچرخانم مگر بر دوستی مفید واقع گشت.
با کسب اجازه از شاعر محترم ، ابتدا شعر را بدقّت مرور می کنیم:
کفی بالله...(زلال عروضی پیوسته قافیه دار)
زبـان را،دیـــده ی تــر را
از اول تــا بـه آخـر حـرف در سـر را
فـدای یـک نـگاه گـرم بی منـّت سـوا کــردم
چه شدآن دل همان ایمان بر تر را
چه شد محبوب در بر را
چه شدشرم ازخدای من؟!
چه شد فریاد در کام و نوای من؟!
صـدای گــریـه هـای گرم خود در آن بیابان را
فدای یک خطایش کرده وای من
همه آن هـای هـای مـن
کجـا اینـگونــه بی ایـمـان
کدامین هدیـه را مغرور گشتی هان؟!
از اول هم دلیـل گریـه های مـن همیـن بـوده
چو لختی بگذرد عمری در این زندان
دلی را نیست حرفی زان
خدای خوب ،یزدان را
دل پُـر درد و ســــوزان یـتـیـمان را
نگـاه شــرمسار یک پـدر از چشم فـرزنـدش
شمارا چیست ما را درد نسیان را
بنوشان جام ایمان را
صـدا کـن واژه هــا امشب
دلـم در سـوز دیـروز و زبـان در تب
بسوزانـد اگـــر کـردار بـد خــوی دژم دردم
خدا را شکر از روزی که زاید شب
همان روز و همین امشب
همین دستان بد کردار
همیـن چشمان هـرز و نابـکار اینبار
تو را بر دل تو را بر دیده مشقی آتشین سازد
به مشقت با قسم گویم تو را دادار!
کـفـی بـالله... انّ الدار
شعر را خواندیم . پر محتوا و با گرایش معنوی می باشد .
وارد کارگاه تشریح گشته و از جهات مختلف به جرّاحی این شعر زیبا می پردازیم:
الف- نقد و بررسی از لحاظ وزن و ریتم موسیقیائی:
شعر در حالت کلّی در وزن ساختاری زیر پیش رفته و دارای ریتم موسیقیائی درست و روان می باشد:
مفاعیلن مفاعیلن
مفاغیلن مفاعیلن مفاعیلن
مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن
مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن
مفاعیلن مفاعیلن
از نوع زلالهای عروضی پیوسته قافیه دار بوده و قانون کلی زلال بطور دقیق در آن رعایت شده و آهنگ کلمات متناسب با ریتمهای موسیقیائی و هماهنگ با سطور قرینه با طرح و هنر جالبی موجبات یکنواختی ملودیای عمودی را فراهم آورده است.
حقیر اصول نقد و بررسی را در اینجا رعایت نموده و جهت اطمینان دادن بر این که ریتم و اوزان موسیقیائی در این شعر به طور دقیق رعایت شده است یا نه، به تشریح اختصاصی و بررسی ساختار قالبی شعر فوق در محضر شریفتان اقدام می کنم مگر بعلت بکر بودنش برای مشتاقان زلال قابل استفاده گشت:
2- زبـان را،دیـــده ی تــر را(4ض)
1- از اول تــا بـه آخـر حـرف در سـر را(6ض)
+-فـدای یـک نـگاه گـرم بی منـّت سـوا کــردم(8ض)
1- چه شدآن دل همان ایمان بر تر را(6ض)
2- چه شد محبوب در بر را(4ض)
2- چه شدشرم ازخدای من؟!(4ض)
1- چه شد فریاد در کام و نوای من؟!(6ض)
+- صـدای گــریـه هـای گرم خود در آن بیابان را(8ض)
1- فدای یک خطایش کرده وای من(6ض)
2- همه آن هـای هـای مـن(4ض)
2- کجـا اینـگونــه بی ایـمـان(4ض)
1- کدامین هدیـه را مغرور گشتی هان؟!(6ض)
+- از اول هم دلیـل گریـه های مـن همیـن بـوده(8ض)
1- چو لختی بگذرد عمری در این زندان(6ض)
2- دلی را نیست حرفی زان(4ض)
2- خدای خوب ،یزدان را(4ض)
1- دل پُـر درد و ســــوزان یـتـیـمان را(6ض)
+- نگـاه شــرمسار یک پـدر از چشم فـرزنـدش(8ض)
1- شمارا چیست ما را درد نسیان را(6ض)
2- بنوشان جام ایمان را(4ض)
2- صـدا کـن واژه هــا امشب(4ض)
1- دلـم در سـوز دیـروز و زبـان در تب(6ض)
+- بسوزانـد اگـــر کـردار بـد خــوی دژم دردم(8ض)
1- خدا را شکر از روزی که زاید شب(6ض)
2- همان روز و همین امشب(4ض)
2- همین دستان بد کردار(4ض)
1- همیـن چشمان هـرز و نابـکار اینبار(6ض)
+- تو را بر دل تو را بر دیده مشقی آتشین سازد(8ض)
1- به مشقت با قسم گویم تو را دادار!(6ض)
2- کـفـی بـالله... انّ الدار (4ض)
نوع ساختار نظم شعر: عروضی
فرم ضرباهنگ: ( 4-6-8-6-4 )
تعداد ضرباهنگ بین دو سطر: 2
تعداد کل سطور هر زلال: 5
سطور مادر(+):
(مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن)
فـدای یـک نـگاه گـرم بی منـّت سـوا کــردم(8ض)
صـدای گــریـه هـای گرم خود در آن بیابان را(8ض)
از اول هم دلیـل گریـه های مـن همیـن بـوده(8ض)
نگـاه شــرمسار یک پـدر از چشم فـرزنـدش(8ض)
بسوزانـد اگـــر کـردار بـد خــوی دژم دردم(8ض)
تو را بر دل تو را بر دیده مشقی آتشین سازد(8ض)
هر کدام دارای 8 ضرباهنگ با طول وزن و ریتم موسیقیائی برابر و هم آهنگ با سطور قرینه
سطور قرینه(1):
(مفاغیلن مفاعیلن مفاعیلن)
از اول تــا بـه آخـر حـرف در سـر را(6ض)
چه شدآن دل همان ایمان بر تر را(6ض)
چه شد فریاد در کام و نوای من؟!(6ض)
فدای یک خطایش کرده وای من(6ض)
کدامین هدیـه را مغرور گشتی هان؟!(6ض)
چو لختی بگذرد عمری در این زندان(6ض)
دل پُـر درد و ســــوزان یـتـیـمان را(6ض)
شمارا چیست ما را درد نسیان را(6ض)
دلـم در سـوز دیـروز و زبـان در تب(6ض)
خدا را شکر از روزی که زاید شب(6ض)
همیـن چشمان هـرز و نابـکار اینبار(6ض)
به مشقت با قسم گویم تو را دادار!(6ض)
هر کدام دارای 6 ضرباهنگ با طول وزن و ریتم موسیقیائی برابر
سطور قرینه(2):
(مفاعیلن مفاعیلن )
زبـان را،دیـــده ی تــر را(4ض)
چه شد محبوب در بر را(4ض)
چه شدشرم ازخدای من؟!(4ض)
همه آن هـای هـای مـن(4ض)
کجـا اینـگونــه بی ایـمـان(4ض)
دلی را نیست حرفی زان(4ض)
خدای خوب ،یزدان را(4ض)
بنوشان جام ایمان را(4ض)
صـدا کـن واژه هــا امشب(4ض)
همان روز و همین امشب(4ض)
همین دستان بد کردار(4ض)
کـفـی بـالله... انّ الدار (4ض)
هر کدام دارای 4 ضرباهنگ با طول وزن و ریتم موسیقیائی برابر
نتیجه : شعر فوق طبق قانون کلی زلال، از نوع شعرهای زلال عروضی پیوسته قافیه دار بوده و قالبش بدون ایراد است.
....ادامه دارد
(لطفاً ادامه را در نقد زلال (2) بخوانید!)
خدا یارتان باد
خادم اهل قلم
دادا بیلوردی


3