شعرناب

دل ام هوای جبهه دارد ...


آخ که دل ام هوای جبهه دارد
این دل هوای 30 سال قبل را کرده !
هوای عشق
محبت
دوستی
یکرنگی
بی ریایی
جوانمردی
ایثار
و یک پیاله چای وطنی توی سنگر !
این جا همه چیزش مجازی ست
حتی هویت ها
30 سال قبل چی بودیم و حالا چی شده ایم؟
دانش مایه ها ، دلجویی ها ، میر سلیمانی ها و خیلی های دیگر که مردانگی را کنار هم آموختند و آموختیم !
حالا توی این روزگار با بعضی آدم ها که عُق اش می گیره از اون ها چگونه سر کنیم؟؟؟
به خدا دلم هوای جبهه را کرده !
سال 62 توی مریوان!
زیر همان بمباران دشمن تازی !
حالا این جا نشسته ایم و داریم انگشت می زنیم روی دکمه های کیبورد لعنتی و برای هم توطئه می کنیم!
خدایا...
یک جبهه دیگر برای مان باز کن تا با افتخار و برای این خاک عزیز ایران زمین بمیریم ، این خاک مقدس...
نه توی تختخواب با چند مرض و با نکبت و تنفر اطرافیان مان !


1