شعرناب

حماسه وکاربرد آن در ادبیات مقاومت (قسمت اول)

حماسه و كاربرد آن در ادبيات مقاومت حماسه يكي از انواع ادبي است ، حماسه در لغت عربي به معني( شدت در كار) و از ريشه ي صفت \" اَحمس \" و جمع آن \" احامس \" يعني جاني سخت و درشت است . حماسه از ديرباز همپاي ادبيات فارسي است و در هنگام وقوع حوادث برا ي برانگيختن و تحريك عواطف و غرايز ، نويسنده از ادب حماسي بهره مي گيرد . چنانكه در دوره هاي مختلف تاريخ ايران آثار متنوعي داريم كه روح حماسه در آن مي باشد از آن جمله در ادوار مختلف مي توان به ، گرشاسب نامه ، برزو نامه ، بهمن نامه ، اياتكار زر ايران ، شاهنامه ابو منصور ، شاهنامه ي فردوسي ، خاوران نامه ( ابن حسام ) ، حمله ي حيدر ي( مير باذل ) ، خداوند نامه ي(صبا ) و در دروه هاي متاخر ظفرنامه ي حمدالله مستوفي و شهنشام نامه ( ملك الشعرا بهار ) اشاره نمود . با تدبر در آثار حماسي نوعي غنا را در محتواي حماسه مي يابيم . البته غنا منحصر به روابط عاشقانه نمي شود و مقصود از بيان عواطف در آثار غنايي است يعني تمام احساسات و عواطف بشري ، از احساسات ديني و ميهن پرستي گرفته تا حيرت و عشق و كينه و تحسر و بيان غم هاي دروني ، حتي احساساتي كه در قبال عظمت بي منتهاي جهان و شگفتي هاي خلقت و سرگشتگي در برابر اسرار گمشده ي طبيعت بر آدمي واقع مي شود . حماسه در ملت هاي مختلف در دوران تحصيل استقلال و مواجه با فجايع ، حوادث گوناگون ، مراحل مشاركت جمعي فراهم مي آيد ، لذا فرهنگ و ادبيات آنها مشحون ايجاد اين زمينه ها است . قديمي ترين آثار ادبيات منظوم ايران \" گاثاها\" است كه آن را نمي توان منظومه ي حماسي تلقي نمود ،بلكه نغمه هاي مذهبي است كه در بعضي موارد احساسات لطيفي از آن آشكار مي گردد . با اين اوصاف به اين نتيجه مي رسيم كه ، آثار پديد آمده اي كه محصول عواطف ملت هاست ، باعث ايجاد مشاركت اجتماعي و همدلي است و زمينه ي استقلال را فراهم مي آورد و به نوعي در حوزه ي ادبيات پايداري قرار مي گيرد . « حماسه هاي ملي ايرانيان پيش از مهاجرت قوم آريايي به ايران آغاز شد و پس از آمدن آن قوم به ايران با افزايش عناصري جديد توسعه و تكامل يافت و اين توسعه و تكامل با حوادث اجتماعي و ديني و ملي روز افزون بود .» ( عبدالجبار كاكايي ، بررسي ادبيات تطبيقي موضوعات پايداري در شعر ايران و جهان ،‌پاييز 85 ،ص 40) چنانچه در ديگر ملت ها هم نيز سير تاريخي و اجتماعي سبب خلق آثار حماسي شده است .كه مي توان به ، رامايانا و مهابهاراتا (هند) ، قسمت هايي از كتاب مقدس بني اسرائيل و ايلياد و اديسه دريونان ، منظومه ي سيكليك در آلمان ، ني بلونگن در فرانسه و به ديگر آثار مشابه اشاره نمود . با اين وجود آثار حماسي ملت ها با آثار غنايي آنها بي ارتباط نيستند ، حتي براساس نظريه اي متقن مي توان ادعا كرد كه : « حماسه اصلاً و اساساً از نظر شعر غنايي پديد آمده است و از آن منبعث شده است و اين نظريه را مي توان با تحقيق در بسياري از آثار ادبي ملل قديم ثابت كرد چنانكه در ادبيات قديمي هند سرودهاي ودا بر آثار حماسي مهابهارات و رامايانا مقدم بوده و وسيله ي پديد آمدن آنها شده است .» (همان) حماسه و كاربرد آن در ادبيات مقاومت ايران پس با عنايت به مطلبي كه گذشت ، آراء و عقايد فلسفي و ديني ملت ها در ادبيات پايداري متعدد و متنوع مي باشد و هر كدام به شكلي خاص نمايشگاه مقاومت در ملت هاست . سير دوره هاي مختلف تاريخ كشورمان مبين اين موضوع مي باشد . با حاكميت صفويه ، مذهب تشيع در ايران گسترش يافت و بنابه فقه شيعه دعوت به جهاد وظيفه ي امام معصوم است . در زمان غيبت امام معصوم ، اين امر توسط ولي فقيه جامع الشريط كه رهبري جامعه را داراست صورت مي گيرد . اما به خاطر ادعاي پادشاهان صفوي بر جانشيني امامان عملي شدن اين عقيده ميسر نشد ، تا اينكه با روي كار آمدن قاجار در هنگام جنگ هاي ايران و روس دعوت از علما براي صدور فرمان جهاد به عمل آمد . رگه هاي حماسه جهاد و شهادت با توجه به نگرش نهضت اباعبدالله وارد فارسي گرديد . چون بر اساس آيين تشيع جهاد در سه شكل ، تقيه (كه توام با آرامش است ) و تدافعي و تهاجمي شكل مي گيرد ولي بعد از انقلاب مشروطه و همزمان با جنگ هاي اول و دوم جهاني و نفوذ مكاتب غرب گرا ، ادبيات عملاً بازتاب افكار ميهن پرستانه و عقايد ناسيونالسيم ملي گرديد و شاعران و نويسندگان در جلوه هاي حماسي آن دوره بيشتر همت خود را صرف طرح مليت و مفاخر ملي كردند . عشق به وطن جاي افكار و ايده هاي ديني را مي گيرد و طبعاً منابع فكري غرب سبب دگرگوني در آثار ادبي مي شود . تا اينكه با ظهور نهضت و قيام امام خميني (ره) دوباره روح نهضت حسيني در ادبيات فارسي گسترش مي يافت و مفاهيمي چون ايثار و شهادت و مقاومت تا توجه به نهضت عاشورا در ادب فارسي گسترش مي يافت و شاعران و نويسندگان ، براساس پيام ها و روشن گري هاي امام خميني (ره) وارد دوران جديدي از نهضت پايداري در ايران مي گرديدند ، كه در آن با تاسي از آرمان نهضت عاشورا واژه هايي چون ايثار ،مقاومت و شهادت در راه مبارزه با استكبار و طاغوتان بالاترين ارزش بود و بهترين مباحث ادبي با مضامين حماسه اي به وجود آمد و باعث روشنگري در قيام فردي بر عليه نظام طاغوت مي گرديد . شاعران انقلابي به سرودن شعرهاي حماسي مبادرت مي كردند و با خواندن شعر ، شور و هيجان حماسه و مقاومت را مضاعف نمودند و روح تازه اي در قيام دميدند و با استفاده از ابزار شعر پيام هاي روشن گر رهبر جامعه را به گوش مردم ستم ديده رسانند . شاعراني چون : حميد سبزواري ، علي معلم ، حسن حسيني ، نصرالله مرداني ، مهرداد اوستا ، محمدحسين بهجتي (شفق) ، يوسفعلي ميرشكاك ، محمود شاهرخي ، كه بعد از پيروزي نهضت همپاي نهضت و دفع مقدس به كار خود ادامه دادند . گروهي منحصر به انقلاب بودند مانند : حاج جعفر بابايي (حلاج ) ، علي اكبر نوري ، محمدحسين جلالي ، حسن صالحي ، مرتضي اسلامي پور ، علي عاليفر ، عبدالعظيم بابايي ، عباس محمدي (آزرده) ، مهدي حديثي ، فياض منش نداف ، پيروي ، قاسم آقاذرّه ، احمد بلوري كه همه ي ليست فوق اعضاي انجمن ادبي نغمه سرايان بودند و هدفشان مبارزه تا سرنگوني حكومت ستم شاهي بود . « انجمن نغمه سرايان مذهبي در دوران رژیم پهلوی با تحمل سختي ها سنگر دلباخته ي عشق و آزادي بود و از درون سينه چون تنور تفته آتش فشان خود در آن تاريكي مطلق و سكوت مرگبار بانگ پر حرارت خويش را سر داده و با زبان دل حمله ي يكپارچه ملت خويش را به سوي كاخ بيدادگران و يغماگران شوم و ننگ بشري همراهي و يورش جوانان قهرمان فداكار وطن را با شعر حماسي شور بخشيده و زير رگبار مسلسل و برق سرنيزه هاي دژخيم ديكتاتوري سياه راه دشوار انقلابي را طي نمده ، همانند : فرخي يزدي ، عشقي ، عارف قزويني و ساير آزاد مردان وشعراي آزاده نلي پرچم سرخ انقلابي شعر حماسه اي انقلاب مقدس ايران را بدوش گرفته تا سرنگوني رژيم پوسيده ي استعمار پيش تاخته و دوشادوش خواهران و برادران رزمنده خود به جمهوري عدل اسلامي رسيده ، درود بي حد و حصر خويش را نثار روح شهداي آزادي نموده و لحظه اي از پاي ننشسته و در اين برهه از تاريخ براي سازندگي ، دست اتحاد به تمام اقشار داده و در راه توفيق و سعادت همه ي ملت ايرا كوشا و ساعي بوده و خواهيم بود .» ( علي اكبر نوري اسفند 57 ، نغمه هاي انفلاب ، نوروز پيروز جمهوري اسلامي ، محمدعلي مرداني ، ص 23 ف هديه ي انجمن نغمه سرايان )


3