شعرناب

انتظارت کاشکی ، من داشتم


انتظارت کاشکی ، من داشتم
پر زگل هم دست و دامن داشتم
-
نام نیکویت همیشه ، بر لبم
جاری و ، میکرد روشن هر شبم
-
عامل قرآن و دستورات آن
میشدم اما من از اعماق جان
-
دور می گشتم ز باطل ها همه
می نمودم شاد قلب فاطمه (س)
-
می شدم عامل به دستورات دین
با وجودم دین حق می شد عجین
-
ترسی از اعمال زشتم داشتم
گل به جای خار ها می کاشتم
-
جملگی معروف می شد کار من
دوری از منکر همه ، افکار ما
-
خود نظر فرما تحول با شماست
هر مکانی هم پر از گل از شماست


2