شعرو شاعری شعر را معانی و تعابیر بسیار ی بر آن نقل کرده اندآنچه مسلم است شعر کلامی زیبا و سیال است که اثر شگرف بر انسان از جمله قلب انسان میگذارد و به قلب انسان لطافت و زیبایی میدهد زیبائی فرمی ، ترکیب ها ، استعاره و مجاز ، صورخیال ، موسیقی زبان ، حالت های گوناگون به ذهن وخیال انسان می نشیند که حاصل جمع آن لذتی است که قابل بیان و تعریف نیست و تجربه ای است منحصر به فرد که خود خواننده یا شنونده به فردیت آن را به دست آورده وبا آن زندگی میکند شعر حقیقتا زیباست و خالق زیبایی خداوند متعال است گاه انسان با قرآن و دعا و مناجات نامه هانمی تواند به بصورت شایسته روح خود به لطافت و کمال سوق دهد و جسم و روح خود را همگام و یکپارچه سازد اگر میبینید در نماز شب سریع خسته میشوید به علت ناهماهنگی جسم و روح و قلب است چنین نمازی اثر بد در لطافت روح دارد یکی از مزیت های شعر این است روح و جسم انسان سریع به هورمونی و هماهنگی کامل دست میابد و اثری همانند یک موسیقی دلنشین را دارد از مزیت دیگر شعر این است که انسان می تواند وقت بیشتری با خدا به ارتبا ط عاشقانه سپری کند تشخیص شعر ناب شعری ناب است تجلی گر اسم و صفاتی از خداوندو عشق ناب باشد تو همه خاطره هامی گل من تو همه عشق وشفایی بر من سرد و غمگین مشو از دل من 1- اصل و مقصد و آرزویم تویی(تو همه خاطره هامی گل من) 2- تنها تو مشکلات من را حل میکنی تنها تکیه گاه من تویی و تو بالا تر از هر قدرتی برای من (تو همه عشق وشفایی بر من) 3-خدایا اگر جرم وتقصیری انجام دادم مرا ببخش و از دست من ناراحت نشو(سرد و غمگین مشو از دل من) در شعر بالا این شعر می تواند برای دختر همسایه ای که عاشق او هستید باشد و هم می تواند برای عشق خدا باشدیکی از شرایط شعر ناب همین است که اصل صاحب شعر که خداوند است در شعر مشخص باشد ام اصل دوم این است شعر از قلب سروده شده باشد نه از زبان درست است تاثیری متفاوتی در خواندگان شعر نداره اما این شعر برای کسی که شعر را برای او سروده ایم یعنی خداوند ارزشی ندارد و خداوند به قلب شاعر نگاه میکند و خداوند شاعر زبانی را عقل او برقلبش مسلط میکند و شعر و قلبش از کمال دور میشود انسان با عشق به کمال میرسد برای اینکه در باره عشق شعری بگوییم بایست عاشق واقعی رو حیات و احساسات و اعمال و کردار او را بخوبی بشناسیم امامان و معصومین کمک شایانی برای ما دارد سلاحهای و یا مهماتی که انسان برای رسیدن به عشق دارد وبا آنها می تواند در جنگ عشق پیروز شود عبارتند از اعمال نیک ودعا و اشک و ناله و قسم وتوسل میباشد اما اینکه چگونه اشک بریزیم و ناله کنیم و دعا و مناجات و راز و نیاز با خدا کنیم صحیفه سجادیه دعای معروف از جمله کمیل وجامع کبیره و مناجات نامه های معروف میباشد در شعر همانند نامه های درخواست اداری بایست مشخص کنیدتیتر نامه برای چیست و متن نامه مطابق به آن باشد خیلی از شعر ها که هماهنگی و وحدت خود را ازدست داده به این علت است که از موضوع و تیتر اصلی دور شده و متن نامه یا شعر بایست مناسب با موضوع نامه نوشته شود اگر درخواست وام دارید باید در متن مشخص کنید که احتیاج به وام و.. دارید نامه فدایت شوم ننویسید به نحوی که خواننده نامه متوجه نشود شما چی میخواهید و یا چه مقدار وام و.. شما قصد دارید یک نامه در باره یک شخصی که عالیمقام عرفان است اگر شما بنویسید شما خیلی خوبید خیلی عالی هستید شما خیلی قدرتمند هستید شما از همه بهتر هستید من به این نامه که نگاه کردم دیدم اگر این نا مه برای مائو رهبر کمو نیستهای چین هم صادق است مائو رهبر انقلاب چین بود اما در جنگها شهر هایی که محاصره می کرد میگذاشت مردم از گرسنگی و مریضی و بیماری بمیرند و یک بار قصد جنگ اتمی در سن پیری داشت این نوع زبان شعری بدی است که برای مدح شاهان قاسد گفته میشد و من آن را زبان شعری دیدم که با آن قران را مسخره میکردند هیچوقت اسیر ظاهر شعر نشوید اگر خدا را در آن شعر ندیدید بدانید شیطان در حال بازی دادند شماست و میخواهد قلب لطیف و زیبای شما را آلوده کند درباره شخص عالیمقامی حداقل به نحوی بنویسیدکه با مقدست او در تعرض نباشد جهت خداحافظی شعری از استاد بزرگ و خوبم نقل میکنم خواهش میکنم مرا با بزرگواری خودتان ببخشید مخصوصا مسئولین سایت از اینکه من غیر شاعر را در جمع پذیرفتید بسیار سپا سگزارم و خاک کف پایتان را میبوسم عباسعلی استکی(چشمه) نمیدانم امشب چرا حال من خراب ست و تیره ست احوال من همه نا مرادی ز دنیای دون نشسته بر این پیر مرد زبون چنان تنگ و تیره ست دنیای من سیاهی کشد بر سرم اهرمن شب و روز در فکر خواب و خرام گرفتم زدنیا فراخی و کام همه عمر رفته پشیزی نبود به چشمم نوا خانه ای می نمود ولیکن ز کردار نفس پلید بسی خار ها بر دلم می خلید تو ای خالق روشن و تیرگی نگهدار نابودی و چیرگی ببخشا به من هم گناه مرا تقبل بکن آز و آه مرا مزن کوس رسوایی ام را به مهر که این بنده خام ست و گردون سپهر به یک خنده قلب مرا شاد کن کویر دلم را تو آباد کن
|