شعرناب

خدا


بدون خدا هیچوقت نمیشود به آرامش درونی رسید .. بعضی احساس ها فرازمینی و ناخودآگاه در درون ما چون آتش شعله ور میشوند و سرزمین یخ زده دل ما را از گرمای حسی دوست داشتنی و غیرقابل توصیف لبریز می کنند .. وقتی وسط تمام دغدغه های زندگی دلت هوای خدا را می کند انگار دستی در هوای دلت عطر آرامش و امید پخش میکند .. بی بهانه و بی ترانه دل به نوای آهنگی بیصدا از اعماق آسمان ها و پر از احساس خوب زیستن میدهی .. انگار فرشته ای در خیال سرگشته ات ترانه ای از عشق و زندگی را میخواند .. تو سخت ترین و تنهاترین لحظات که آدم با اضطراب و ناامیدی مواجه میشود و از انسان های اطرافش مایوس شده ناگهان یادی چون بوی خوش و بسرعت باد از راه میرسد و قلب و روان آدم را از اطمینان و شوق زیستن پر می کند .. این را همه می دانیم برای آسایش ما خدا هیچوقت نمیخوابد .. میان این همه نشانی و زیبایی گم کردن راه آسمان کار سختی است .. برای رسیدن بخدا از دل آدمها شروع کن .. گاهی که آسمان پر از ابر است و از همه جا صدای رعد وبرق میاید و همه منتظر باران هستند ولی کمی دیر میبارد از آسمان دلگیر نشو .. خدا منتظر مانده تا کودک یتیمی با لباس های پاره و کفش های سوراخش زودتر به خانه برسد و خیس نشود ..
عبدالله خسروی (پسرزاگرس)


2