شعرناب

چند رباعی


در سینه پاک عاشقان فریاد است
تا در قفسی پرنده ای ناشاد است
پرواز در آسمان ندارد ذوقی
جایی که زمین مامن هر صیّاد است
******************
از شدّت غم چگونه فریاد کنیم
تا بلبل پر شکسته را شاد کنیم
حالا که بهار آمده با عطر امید
آنرا ز قفس چگونه آزاد کنیم؟
***************
با ناز و کرشمه خودنمایی کرده
با جوشش چشمه دلربایی کرده
باران به گلستان زد و بانوی بهار
با عطر تن اش مرا هوایی کرده
*********************
تا چشم من افتاد به گیسوی سیاه
پر شد دل پرونده ام از جرم و گناه
یارب به مناجات سحرهای علی
نادیده بگیر تا نیفتم ته چاه


2