ادوارد فیتزجرالد و رباعیات خیام خیام ، چه از نظر آثار علمی و چه از نظر رباعیات بی نظیرش ، شهرتی جهانی دارد ، اما شاید گزافه نباشد که این شهرت جهان گیر و ذکر جمیل او را مدیون ترجمه ی استادانه ی " ادوارد فیتز جرالد " شاعر و مترجم قرن نوزده انگلیسی بدانیم . درحقیقت تا قبل از انتشار ترجمه ی انگلیسی اشعار خیام ، کمتر کسی در جهان ، از خیام و اشعار اسرارآمیز و معجزه آسایش آگاهی داشت . ادوارد فیتزجرالد در سیزدهم ماه مارس سال 1809 در خانواده ای مرفه از طبقه ی اعیان و اشراف انگلستان چشم به جهان گشود . پدرش جان پورسل ، فرزند پزشکی ایرلندی بود که تبارش به اولیور کرامول می رسید . مادرش مری فرانسیس فیتزجرالد پورسل ، دختر اشراف زاده ای دیگر از نوادگان ارل های کیلدر و دختر عموی جان پورسل ( همسرش ) بود. والدین مادرش هم عموزاده ی درجه اول یکدیگر بودند ، در اشاره به خویشاوندی است که فیتزجرالد جایی گفته : " ما فیتز جرالدها همه دیوانه ایم " او به سال 1830 از کمبریج فارغ التحصیل شد و زبان فارسی را نزد پروفسور کوئل که زبان فارسی را نیک می دانست ، آموخت . اثر جاودانه ترجمه رباعیات خیام را در سال 1859 منتشر کرد. منظومه اول او هفتاد و پنج رباعی دارد و چاپ دوم تا پنجم ، دارای یکصد و یک رباعی است . فیتزجرالد رباعیات خیام را از روی نسخه ی خطی معروف کتابخانه ی " بادلیان " دانشگاه آکسفورد ترجمه کرده است . چند رباعی از خیام : گر بر فلکم دست بدی چون یزدان برداشتمی من این فلک را زمیان وز نو فلک دگر چنان ساختمی کازاده به کام خود رسیدی آسان ******** تا زهره و ماه در آسمان گشت پدید بهتر زمی ناب کسی هیچ ندید من در عجبم ز می فروشان کایشان به زان که فروشند چه خواهند خرید ******** من ظاهر نیستی و هستی دانم من باطن هر فراز و پستی دانم با این همه از دانش خود شرمم باد گر مرتبه ای و رای مستی دانم ******* امشب می جام یک منی خواهم کرد خود را به دو جام می غنی خواهم کرد اول سه طلاق عقل و دین خواهم کرد پس دختر رز به زنی خواهم کرد . . .
|