شعرناب

تقسیم شادی ها با هم


وجدانت را بردار وبرو .. به کوچه کودکان دل شکسته سری بزن .. برای رفتن به کعبه باید از اینجا رد شوی .. راه خد از دل آدمها میگذرد .. عید نزدیک است و زیر آسمان همین شهر هزار رنگ جایی همان پایین ها در کوچه های تنگ وتاریک میان خانه های نقلی مردمانی با دلهای بزرگ و دست های خالی نفس می کشند که در این شب ها بزرگترها وقت بازگشت خودشان را از نگاه منتظر ومعنا دار بچه هایشان دور می کنند و اشک های نداری وشرمساری شان را زیر ماه پنهان می ریزند .. نقاشی عید کودکان شان یک تنگ کوچک آب و نقش سیاه وسفیدی از ماهی قرمز بدون سفره ای از میوه و شیرینی جات جورواجور است .. گاهی یک وعده غذای مهمانی بالانشین ها اهالی یک کوچه را سیر می کند .. مسلمان سجاده ات را رها کن .. خدا بیشتر از عبادت نگران نیازمندان است .. ایمانت را بردار و با کمک های پر مهرت لبخند را بر لبان فرشتگان کوچک خانه های بی سقف هدیه کن .. خداوند همان پایین ها فرشته هایش را فرستاده تا به آنانکه بجای حرف ذره ای انسانیت خرج می کنند مهر حاجی بر کنار لوح اعمالشان حک کنند .. گر طالب رضای خدا و بهشت هستی بجای دعا انسانیت و محبت هدیه کن .. روز قیامت لبخند کودک یتیمی ضامنت میشود ..
بیایید شادی شب عید را با کسانی که نیازمند هستند قسمت کنیم ..
عبدالله خسروی ( پسرزاگرس)


2