سپاس ... با درود و عرض ادب به همه دوستان و سروران گرامی در شعر ناب از این که زحمت کشیدید و با مطالب و بداهه های زیبای تان بنده را شرمنده و تولدم را تبریک گفتید ، سپاسگزار همه شما عزیزان هستم و بر قلم تان بوسه می زنم . این غزل نابِ استاد غزل ایران زمین ، حافظ بزرگ را تقدیم شما می کنم باشد که مقبول طبع تان افتد . هرآنکو خاطر مجموع و یار نازنین دارد سعادت همدم او گشت و دولت همنشین دارد حریم عشق را درگه بسی بالاتر از عقل است کسی آن آستان بوسد که جان در آستین دارد لب لعل و خط مشکین چو آنش هست و اینش نیست بنازم دلبر خود را که حسنش آن و این دارد بخواری منگر ای منعم ضعیفان و نحیفان را که صدر مجلس عشرت گدای ره نشین دارد چو بر روی زمین باشی توانایی غنیمت دان که دوران نا توانی ها بسی زیر زمین دارد بلاگردان جان وتن دعای مستمندانست که بیند خیر از آن خرمن که ننگ ازخوشه چین دارد صبا از عشق من رمزی بگو با آن شه خوبان که صد جمشید و کیخسرو غلام کمترین دارد و گر گوید نمیخواهم چو حافظ عاشق مفلس بگوئیدش که سلطانی گدایی همنشین دارد . . .
|