مشاعره ی مثنوی2 دوستان عزیزم ممنون از حضور فعالتون سخنان استادم محمدرضا نظری رو عینا براتون میذارم: خیلی خوب میشداگر دوستان فقط بداهه مینوشتند و سعی میکردند هم وزنو حفظ کنند و هم داستان شعرو اگر انسجام داشته باشه و وزنش هم یکدست باشه میشه یک مثنوی مشترک زیبا خلق کرد جناب میر سلیمانی بزرگوار...بانو شهبازی..جناب عباسی...رضا نظری...جناب دانایی...بانو رها...جناب دانش مایه و تمام دوستانی که میتونند بداهه بگن شرکت کنند لطفا بداهه خیلی خیلی به طبع شاعر کمک میکنه و همکاری مفیدیه. خواهش میکنم وزنشو حفظ کنید یا لا اقل ریتمشو.حالا زیاد هم از لحاظ عروضی درست نباشه ایرادی نداره. من با این بیت شروع میکنم.ممنون میشم اگر ادامه بدید.فقط بداهه قلم دستم به دامانت برقص امشب به ساز من بیا بی پرده افشا کن تمام رمز و رازم محمدرضا نظری(لادون پرند) بیا تا ناله هایم را به اندوه شب آویزم قلم همرنگ دردم شو که امشب اشک می ریزم فرید عباسی قلم فریاد کن دردم که فریادت بتر ساند تن فرهاد و شیرین را زعشق من بلرزاند هاشم دانش مایه (دانش) بگیرم گرد راهت را اگر اینبار بنویسی زفرهاد و زشیرین و زدرد یار بنویسی فرید عباسی دوستان ادامه بدهید لطفا تا شعرنابی از کار در آید درود ها...
|