شعرناب

ژاک پره ور

براى تو اى يار)
رفتم راسته ى پرنده فروشها و
پرنده هايى خريدم
براى تو اى يار
رفتم راسته ى گلفروش ها و
گل هايى خريدم
براى تو اى يار
رفتم راسته ى آهنگر ها و
زنجيرها يى خريدم
زنجير هاى سنگينى براى تو اى يار
بعد رفتم راسته ى بردهفروش ها و
دنبال تو گشتم
اما نيافتمت اى يار.
ژاک پره‌ور
پاريس در شب)
افروخته يك به يك سه چوبه ى كبريت در دل ِ شب
نخستين براى ديدن تمامى ِ رخسارت
دومين براى ديدن ِ چشمان ات
آخرين براى ديدن ِ دهان ات
و تاريكى كامل تا آن همه را يك جا به ياد آرم
در آن حال كه به آغوشت مى فشارم.
(ژاک پره‌ور
ژاک پره ور\" شاعر، نقاش و فیلمساز فرانسوی در سال 1900 در حومه پاریس
(نوئی-سور-سن )به دنیا آمد و در سال 1977 با برجا گذاشتن شمار زیادی شعر،‌
نقاشی و فیلم، از دنیا رفت.
با دیدن فیلم‌های چارلی چاپلین شیفته
سینما شد و بعدها برای کارگردان هایی مثل ژان رنوار، کلود اوتان لارا و
مارسل کارنه .فیلم‌نامه نوشت. از آن طرف، پای ثابت محفل سوررئالیست‌ها بود.
با لوئی آراگون و آندره برتون می گشت و شعر می‌گفت
پره‌ور از شاعران محبوب فرانسه بود که اشعارش تا زمان مرگش خوانده شد و هنوز نیز طرفدار دارد.
بهره‌گیری
از زبان و لحن کوچه و بازار (زبان آرگوست) که به خواندن و درک سهل و ممتنع
شعر پره‌ور منجرمی‌شود، از ویژگی‌های بارز آثار اوست. زبان صمیمی و به
تصویر کشیدن زندگی روزمره در شعرهای این شاعر گاه تا به حدی است که مخاطب
را که همواره با امور روزمره در تماس است، شگفت زده می‌کند.
میتوان
به بازی گرفتن کلمات در شعر پره‌ور و تازگی کار او در استفاده از تمثیلات و
استعارات و نیز سادگی وزن شعرهایش را نتیجه دوستی و نزدیکی اش با آندره
برتون و لویی آراگون و سوررآلیست‌های فرانسه دانست
اشعار پره‌ور به
سادگی بیان می‌شود و با نگاهی کودکانه در پی توصیف جهان و زندگی است، اما
تصویر تکان دهنده در پایان شعر او شکل می‌گیرد و خواننده را وا می‌دارد تا
شعر را بار دیگر و این بار با دقت بیشتری بخواند.
شاید به این دلیل که کودکی پره‌ور که در فقر و فاقه گذشته بود سادگی اشعارش گاه یادآور نگاه کودکان به جهان است، اما نگاه
کودکانه‌ای عمیق که در پی ایجاد رابطه‌ای بدیع و تازه با جهان است.
آن چه ترجمه شعر پره‌ور را برای مترجمان فارسی زبان مشکل می‌کند، همین بازی‌های شگفت انگیز این شاعر با کلمات است
منتقدان
درتوصیف او می‌گویند که جهانی نو آفرید، هنر غنایی‌اش را ازمعمولی‌ترین
چیزها به دست آورد و زبانش زبان کوچه و بازار بود، نه زبان ابیات. با این
همه، او که از هر قانونی و قراری – در هر شکلی – بیزار بود، توسط موسسات
ادبی فرانسه مورد احترام قرار گفت و اشعارش به مدارس آن کشور راه یافت.
پره‌ور
تا 40 سالگی کتابی چاپ نکرد، اما شعرهایی می‌گفت که دست به دست می‌گشت.
با اشعارش شهرت عجیبی میان مردم پیدا کرد که هنوز هم ادامه دارد. او اداهای
سوررآلیست‌ها را تقلید نکرد چرا که خود اداهای منحصر به فردتری داشت.
در آخر این که منتقدان و اهل نظر او را شاعری ضد جنگ می‌دانستند که هیچگاه با سرکوبگران و زورمداران کنار نیامد.
آناتولوژی شعر ایران و جهان


1