شعرناب

دلم میخواد برم


این روزا همه چی خاکستری محوه ...!!..معنی زندگی ..آدما ..دوست داشتن هاشون ...
همدلی ...خنده داره ؟!..نمیفهمم شیرینی ام میتونه تلخ باشه یا..ولی ی چیزو مطمئنن میدونم
دلم میخواد برم ..ب ناکجا آباد ..!؟..ن ..جایی ک ارزش آدم ها کمی پر رنگتر باشه !..
دلم میخواد چمدونمو ببندم ..ی پاسپورت ک هیچوقت رنگ رفتنو ندیده ...دیگه پشت سرمم
نگاه نکنم پدری ام ک نیست خس خس نفساش آرومت کنه ...بیست و پنج سال غبار جنگ
روی تن خسته ی تو سنگینی میکرد و من .....ب چشمان مهربانت ک نگاه میکنم ...قلبم میلرزه ..
راستی توام تجربه کردی ی سرم هفت هشت هزار تومانی رو توی بیمارستان پیدا نکنی
با هزار جان کندن با قیمت 40،50 هزار توی بازار آزاد پیدا کنی ...آخرشم هیچ....
ی کشور جهان سومی ...هستیم یا....


2