شعرناب

به احترام بانواحمدی


طی عملیات تفحص،درمنطقه چیلات،پیکردوشهیدپیداشد....
یکی ازاین شهدا نشسته بود وبالباس وتجهیزات کامل به دیوارتکیه داده بود.لباس زمستانی هم تنش بود.
شهیددیگرلای پتو پیچیده شده بود..
معلوم بودکه این دازکش مجروح شده است.اماسرشهیددوم برروی دامن این شهیدبودیعنی شهید نشسته یران شهیددوم رابه دامن گرفته بود.
پلاک هم داشتند،پلاکهارادیدیم که بصورت پشت سرهم است.555و556.فهمیدیم که انهاباهم پلاک گرفته اند.معمولا اینهاکه باهم خیلی رفیق بودند،باهم میرفتندپلاک میگرفتند...
اسامی رامراجعه کردیم به کامپیوتر.دیدیم که ان شهیدی که نشسته است،پدر است وان شهیدی که دازکش است،پسراست،پدری سرپسررابه دامان گرفته
شهیدسید ابراهیم اسماعیل زاده موسوی پدر وشهیدسیدحسین اسماعیل زاده موسوی پسراست...اهل روستای باقرتنگه بابلسر
اگرچه دوباره خواهرگرامیمان بانو سیدنفس احمدی یاد برادر شهیدمفقودالاثرش میافتد وناخداگاه چشمانش تر میشود..امااین گونه خاطرات واقعی راهمگان بایدبدانند خصوصابچه های ناب شعرناب...
این پست به افتخاربانو... سیده نفس احمدی....است


1