كتاب نـــگاه نگاه فصــــــل اول : نگاه چيست؟ فصـــــــل دوم: نوع نگاه چگونه است؟ فصل ســــوم: زاويـۀ نگاه از كدامين مقوله مي باشد؟ فصل چهــارم: چند نوع نگاه و چند زاويـۀ نگاه وجود دارد؟ فصل پنجــــم: نگاه تا چه ميزان مهم است و اهميت و رانش آن، انسان را تا كجاها خواهد برد؟ فصل ششم: ديدگاهي نو و امروزين در بارۀ نگاه شاعرانه!!! ....................................................... متاخره بجاي مقدمه؛ در پايان كتاب. ....................................................... فصل اول : نگاه همان جنس ديدن است. كه ماحصلي از كميت و كيفيت ديدن هر انساني بوده و مجموع دريافت هـاي وي از محيط بيروني و پيرامونيش مي باشد. در ادامه مايلم به كند و كاوي هر چند مختصر در اين باره پرداخته و در آخر به توصيفي نو اما راستين و امروزين از \\"نگاه شاعرانه\\"، دست يابم. بخش اول : ويـژگي هـاي نـگاه در اثـر هاي برخي از شاعـران متاخر و امروز و تنها بعنوان نمونه؛ كه قصـد انجام تحقيقي مفصل و علمي را نداشته و آنرا در حوصلۀ اين فضا نمي بينم. الف: در غزل هاي حافظ: 1 - هلال را ز كنار افق كنيد \\"نگاه\\". 2 - مكن بچشم حقارت \\"نگاه\\" در من مست. 3 - گر \\"نگاهي\\" سوي فرهاد دل افتاده كني. 4 - \\"چشم دريده\\" ادب نگاه نمي دارد. كه در اينجا \\"چشم دريده\\" بيان همان \\"نگاه\\" فردي اين چنيني و رفتــــار ناشي از آن وي مي باشد. واژۀ نگاه با كلمه هاي ديگري از قبيل نگه، نگر، بنگر، منگر، بنگريد، بنگري، ننگرد، نمي نگري، ننگريم و تماشا و ديگر واژگان در ادبيات و ابيات خواجۀ بزرگ شيراز بكار رفته است. ب: در شعر هائي از زنده ياد فروغ فرخزاد: 1 - \\"نگاه\\" كن كه غم درون ديده ام. 2 - \\"نگاه\\" كن تمام هستيم خراب مي شود. 3 - \\"نگاه\\" كن تمام آسمان من پر از شهاب مي شود. 5 - \\"نگاه\\" كن من از ستاره سوختم. 6 - \\"نگاه\\" كن كه من كجا رسيده ام. 7 - \\"نگاه\\" كن كه موم شب به راه ما. 8 - به روي گاهواره هاي شعر من، \\"نگاه\\" كن، تو مي دمي و آفتاب مي شود. 10 - \\"نگاه\\" كن كه در اينجا زمان چه وزني دارد. 11 - ميان پنجره و ديدن هميشه فاصله ايست، چرا\\"نگاه\\" نكردم. 12 - چرا \\"نگاه\\" را به خانۀ ديدار ميهمان كردند. و ... در اين مختصر بيشتر دعوت به نوع هاي خاصي از نگاه كردن و نهي از برخي از نگاه ها، و حسرت هائي از نــگاه نكردن ديده مي شــود. در ادامــه هميـن فصــل اول، و در صــورت استقبــال استـــادان و يـاران گــرامـي؛ نمونـه هائـي از نــگاه خود بزرگان شعـــر وادب ايـران زميـن را بعنــوان شـاهد موضـوع طـرح نمـوده و سپس بـه پردازش جـاي جـاي ديـگر اين فصل خواهم پرداخت ... ....................................................................................... ج: در ادامه كتاب در قسمت دوم همين مبحث... ... تا يار كرا خواهد و ميلش به كه باشد.
|