قافیه و عروض جلسه ی ششم به نام آن که در کاشانه ی دل محبت را معیّن کرد منزل قافیه و عروض درس ششم *تبصره ی 5: -اگر قبل از حروف اصلی قافیه حرف و یا حروفی مشترک باشد , آن ها جز حروف قافیه نیستند. مثال: -تن ز جان وجان زتن مستور نیست /لیک کس را دید جان دستور نیست ردیف :نیست واژه های قافیه :مستور/دستور حروف اصلی قافیه : ور( قاعده ی 2) هر چند َست در دو واژه مشترک است اما رعایت آن حروف در دو واژه الزامی نیست . -بشنو از نی چون شکایت می کند / وز جدایی ها حکایت می کند ردیف : می کند واژه های قافیه : شکایت / حکایت حروف اصلی قافیه : َت حروف ا +ی قبل از َت در این دو واژه مشترک است که نیاز نیست در قافیه های بعدی رعایت شود در این دو واژه مصوت بلند ا را حرف تاسیس و حرف ی را حرف دخیل گویند و رعایت آن ها در شعر فارسی لازم نیست. .............................................. حرف تاسیس چیست ؟مصوت بلند( ا )که به فاصله ی یک حرف قبل از حرف رویّ می آید. حرف دخیل چیست ؟ حرفی که بین حرف تاسیس و حرف رویّ می آید . حرف روی ّ چیست ؟ آخرین حرف اصلی کلمه را گویند . ................................................ *تبصره ی 6 -جناس تام , دو واژه که در تلفظ و نوشتار یکی هستند اما در معنا با هم فرق دارند می توانند واژه قافیه قرار بگیرند . مثال :گلاب است گویی به جویش روان/همی شاد گرددزبویش روان روان در مصراع اول به معنی رونده , جاری .........و در مصراع دوم به معنی روح . پس قافیه درست است . مثال : ابلهی اُشتری دید به چرا / گفت نقشت همه کژ است چرا ؟ چرا در مصراع اول به معنی چراگاه و در مصراع دوم به معنی به چه علت می باشد پس قافیه درست است . *تبصره ی 7 -گاه حروف قافیه در بیش از یک واژه قرار می گیردبعبارت دیگر یکی از واژه ها بسیط و دیگری مرکب است . مثال : چراغ روی تو را شمع گشت پروانه / مرا از خال تو با حال خویش پروا ,نه پروانه (کلمه ی بسیط) ......پروا + نه ( پروایی نیست ) مثال : امروز شمع دلبران یکی است / دلبر اگر هزار دل بر آن یکی است دلبران به معنی ربایندگان دل , معشوقان .......در مصراع دوم مشخص است قافیه قرار گرفته اند . ............................................... *قافیه ی میانی و درونی شاعران برای غنی کردن موسیقی شعر علاوه بر قافیه ی اصلی گاه در پایان نیم مصراع نیز قافیه می آورند که به آن قافیه ی میانی گویند. مثال: عشق که چادر کشان ,در پی آن مه خوشان /برفلک بی نشان ,نور دهد نار را قافیه میانی : چادرکشان /خوشان/بی نشان مثال : فتنه برانگیخت دل ,خون شهان ریخت دل/با همه آمیخت دل, گرچه جدا می رود قافیه میانی :برانگیخت / ریخت/آمیخت مثال : یار مرا غار مرا عشق جگرخوار مرا/یار تویی غار تویی خواجه نگه دار مرا روح تویی نوح تویی فاتح و مفتوح تویی/سینه ی مشروح توییبردر اسرار مرا قافیه اصلی و پایانی : جگرخوار /نگه دار/اسرار قافیه درونی:یار /غار ..../روح /نوح/مفتوح/مشروح *توجه : تفاوت قافیه میانی و درونی در این است که قافیه ی میانی حتما در پایان نیم مصراع ها می آید ولی قافیه درونی در درون نیم مصراع ها هم می آید. *ذوقافیتین چیست ؟ گاه یک بیت دارای دو قافیه ی پایانی است که بدان ذو قافیتین گویند. مثال : گزید از غنیمت ظرایف بسی/کز آن سان نبیند طرایف کسی واژه های قافیه :ظرایف / طرایف .............حروف اصلی ( ِف )قاعده 2 واژه های قافیه اصلی : بسی /کسی.........حروف اصلی( َس )قاعده 2 حروف الحاقی ندارد. *قافیه ی خطی :حروف قافیه در واژه های قافیه باید هم از نظر تلفظ و هم از نظر نوشتاری همانند باشد مثال : پیوند روح می کند این باد مشک بیز/هنگام نوبت سحر است ای ندیم خیز واژه های قافیه : مشک بیز / خیز .............حروف قافیه ( ی ز)قاعده 2 توجه : خیز / بیز/در صورت ملفوظ خود با واژه هایی چون حضیض /غلیظ و..قافیه می شوند اما در شکل نوشتار چون با هم فرق دارند هم قافیه نمی شوند. وحی /نهی : چون در نوشتار فرق دارن قافیه نیستند قافیه ساختن این کلمات نادرست است : پُر/ تَر فردوُسی/ طوسی احتیاط/ اعتماد ترک /برگ *توجه :اگر آخرین حرف اصلی و مشترک قافیه در واژه های قافیه متفاوت باشد عیب شمرده می شود . *توجه :اگر مصوت کوتاه در وا ژه های قافیه متفاوت باشد عیب است . *توجه :اگر حروف اصلی در واژه های قافیه متفاوت باشد عیب است مثال : فردوسی / طوسی *توجه : اگر صامتی که پس از مصوت کوتاه می آید متفاوت باشد عیب است *تکرار واژه های قافیه ی مصراع اول غزل را در مصراع چهارم( رد القافیه )گویند.مثال : آن کس که به دست (جام )دارد/سلطانی جم مدام دارد آبی که خضر حیات از او یافت/در میکده جو که( جام) دارد ***************** خدای بزرگ حافظ و نگهدارتان باد
|