شعرناب

گزیده ای از شعرهای دلخراش فرزانه مقدسیان


1ـ رحمت یار
محمد سوره ی یاسین و طاهاست
محمد اشنای عرش اعلاست
محمد رحمتی از جانب یار
برای اهل ایمان فیض_ بسیار
تولد یافت از لبخند احمد
محبت، دوستی و عشق_ سرمد
محمد فخر ارض و آسمانهاست
خدا داند دلم شیدای مولاست
محمد نور رب العالمین است
همان پیکی که خیر المرسلین است
هر آنکس عاشق و دلبست او شد
در این فرزانگی سرمست او شد
2ـ میل سفر
دلم میخواد سفر کنم
از این جهان گذر کنم
برم به اوج آسمون
به پیش ماه مهربون
برم به جای دیگری
به جایگاه معنوی
کنار ان ستاره ها
به خانه ی فرشته ها
دلم میخواد پر بزنم
به آن جهان سر بزنم
به جایی که صفا باشه
محبت خدا باشه
به آن طراوت بهشت
به جایگاه سرنوشت
مثل کبوترها بشم
مثل شقایق ها بشم
بگم خدای مهربون
ای خالق هفت آسمون
از کرده هایم ناگزیر
عذر و گناهم بپذیر
خدا به حق احمدت
به مصطفی محمدت
گذر ز اشتباه من
تویی فقط پناه من
مرا ببر اله من
از این سرای پر مِحَن
که درد عشق روی تو
رساندم به کوی تو
بقیه ی این اشعار اعلی در کتاب « در خلوت دل» سراینده ی فرزانه مقدسیان (رحمت الله علیه) گنجانده شده است.
فاتحه یادتان نرود........


2