دیالوگ دوست داشتنی و تأمل برانگیز سریال مختار: شرط عشق جنون است... مختار: تو چرا از قافله عشق جا ماندی؟ کیان: راه گم کردم ابو اسحاق مختار: راهبلدی چون تو که راه را گم کند، نا بلدان را چه گناه؟ کیان: راه را بسته بودند از بیراهه رفتم، هر چه تاختم مقصد را نیافتم، وقتی به نینوا رسیدم خورشید بر نیزه بود. مختار: شرط عشق جنون است ما که ماندیم، مجنون نبودیم.
|