شعرناب

بهای آزادی


تو محله مون گربه خانگی زندگی میکرد که دیگه خونگی نبود صاحبش اونو رها کرده بود که مثل یک گربه آزاد زندگی کنه و رها باشه اما این آزادی برای گربه زیاد خوشایند نبود هر روز از گربه های هم سن وسال خودش که از بچگی توی کوچه بزرگ شده بودند و به قول معروف هفت خط روزگار بودن کتک میخورد و مجبور به فرار بود در کل زندگی سگی داشت اون گربه هر روز که اون گربه رو میبینم عمیقا باهاش احساس همدردی میکنم


2