شعرناب

كبوتر باران بر مي گردد........


به نام خدا، به نام حق، به نام بهترين ياور انسان، چرا كه هر وقت به بن بست مي رسيم اورا ياد مي كنيم، به نام درياي بيكران، آري ما همان كساني هستيم كه وقتي زندگي مان هموار از خوشبختي هاست، تو را به باد نسيان مي سپاريم، كاش از جام نيكي ها، مهلتي براي وداع كردن به كاممان آيد، تا اينگونه اشك نريزيم، خير، اين سخن من نيست كه كبوتر بر نمي گردد، سخن من اين است كه به جاي آشكارا نمودن رازهاي زندگاني اش، به فكر دعا كردن باشيم، تاشايد ندايي از وحي آيد و فرياد بزند:
كبوتر باران، آن مرد هزارو يك شب، بر مي گردد
محمدرضا پهلوان 15 ساله از اهواز


2