قدرت دعـــا ( برای شفای جناب جوخواست گرامی ) به نام خدای همین حوالـــــی ... با سلامی از مهــر و ادب به جناب احمدی زاده گرامی و تمامی عزیزانم این پست و دست نوشته هایم را به هزاران دلیل ارسال نمودم در دو قدم مانده به سحر آن هم در حال جسمی و تشویش هر روزه ؛ در پس رهایی از روزمرگی هایم ؛ قدری در احوالات اطرافیانم ؛ دوستانم ؛ خانواده ؛ خودم و خدایم نگریستم خودم که نه ؛ عمریست گم کرده اصل خویشم اما خدایم را که بیش از پیش نگریستم به خدایی بودنش آری...فاصله دارم و داریم قدر تمام روزمرگی ها قدر تمام بدی هایی که در حق هم روا می داریم قدر قضاوت های بی جا قدر دل شکستن ها اینکه تا هستیم قدر بودن با هم را نمیدانیم اینکه اگر در این ثانیه هستیم یقینا بی خبریم از ثانیه ای دیگر اما باز مغرورانه روی این زمینی که هیچ اعتباری به بودنمان نیست گام برمی داریم که اگه در حق هم مهربانی کنیم باید حواسمان جمع باشد که دیگران با تبصره مهربانی ما را قبول می دارند برهان میطلبند اما نه این دنیا تنها به بودن با هم است که جای زیستن می گردد و گرنه می شویم مثل مرده پرست های عهد جاهلیت که برای مرگ هم جشن برپا می کردند این بغض های فرو خفته را تنها آسمان می فهمد و خدای شبهای بیقرارش و این شد که برای بودن هم به فکر نوشتن افتادم و بهترین راه بودن را " دعا " دانستم آری... چیز عجیبی نیست یک تفکر اشتباهی هست که حتم باید در بحرانی ترین دقایق ؛ در اوج بیماری و گرفتاری برای خود و دیگران دست به دعا شد اما فلسفه ی دعا چیز لاغیر این برداشت ها ست دعا کردن و اعتقادات مذهبی ؛ سازگاری فرد را با مشکلات ؛ بیشتر می کند و بدین گونه با کاهش فشارهای روحی - روانی بیمار ؛ عمــــر وی هم افزایش می یابد دعا کردن برای بیمار ؛ سبب بهبودیش می شود قدرت دعا آنچنان تمام کائنات را درمی نوردد که به بهبود بیماران کمک می کند حتی اگر شخص دعا کننده در دورترین فاصله بیمار باشد و هر چه این فاصله کمتر شود ؛ تاثیر دعا هم افزون تر می گردد در طول زندگی آدمی بی شک معجزات پزشکی زیادی هم رخ داده که حتی پزشکان از تفسیر آن عاجزند اما خدای حکیم پاسخ ابهامات ذهنی آدمی را تنها در تاثیر یه کلمه خلاصه کرده (( یعنی : دعــــا )) آری... تاثیر دعا در موفقیت اعمال جراحی بزرگ ؛ بر هیچ کس پوشیده نیست این دعا و نیایش است و ساختار و نیروی شفابخش حاصل از آن که از رشد سلولهای سرطانی جلوگیری می کند و سبب حفاظت از گلبولهای قرمز خون ؛تغییرات شیمیایی خون ؛ افزایش اکسیژن رسانی توسط خون به اندام ها و بهبود سریع تر زخم ها و جراحات گوستی و شادابی چهره می شود آری... (( دعــــــا )) آغوش پرمهـــــــــــــر و آستانــــه ی رحمت لایزال الهی ست که به روی ما باز می شود و نهایت لطف خدا همین است که این اجازه را داده تا هر آن بتوانیم به نیایش بایستیم و پنجره غبار گرفته دل را بشورانیم و دقایقی رها شویم نمیدانم چرا موقع نوشتن این تک بیت حضرت حافظ ناخودآگاه به ذهنم خطور کرد : مــرا در این ظلمات آنـــــــکه رهنمایی داد دعـای نیمه شبی بود و گــریه ی سحـری آری... همیشه در انتهای دلت چیزی هست که تو را از همه چیز وامی رهد تو را برتر از این جهان ماده و این تن فانی برمی شمارد و در تاریکخانه درونت ؛ چراغ امیدی برمی افروزد تا تو را به فردایی روشن به طلوعی دیگر و حیات و رویش دگرباره سوق دهد و آن میهمان همیشگی دل کسی نیست جز (( مهـــربان خدای )) آبی بیکران هستی و در آخر این دعا را همگی با هم زمزمه می نماییم برای بودن و ماندن در کنار هم : (( بِسمِ اللّهِ الَّذی لایَضُرُّ مَعَ اِسمِه شَی ءُ فِی الَارضِ وَ لا فِی السَّماءِ وَ هُوَ السَّمیعُ العَلیمُ )) برای بهبودی کامل ( جناب جوخواست گرامی ) و بودن و ماندن همه عزیزان در کنار هم و مهمتر از سلامتی جسمی ؛ دعایی باشد برای دل به دست آوردن نه دل شکستن همین و بس... قلم بارونیم : زهرا محمدزاده - دو قدم مانده به بغض ماه - به تاریخ همین دقایق بودن سپاس از همگی
|