سيري در زندگي، احوال و شخصيت علامه ملا محمد اشرفي سيري در زندگي، احوال و شخصيت علامه ملا محمد اشرفي به قلم: فاطمه جهانبازنژاد عضو باشگاه پژوهشگران جوان (این مقاله در کتاب مجموعه مقالات و مصاحبه های کنگره ملی علامه سعیدالعلماء و علامه ملا محمد اشرفي به چاپ رسیده است) چكيده سرزمين ايران از ديرباز مهد تفکرات اسلامي و تأملات اشراقي بوده است. از اينرو در طي قرون و اعصار، نامآوراني بيشمار در عرصه عرفان در دامن خود پرورش داده كه بدون مبالغه و بي هيچ شك و ترديد، يکي از اين بزرگان نام آورحضرت آيه الله العظميملا محمد اشرفي، معروفبه «مقدساشرفي» و «حاجي اشرفي» است. از اين رو، در اين مقاله، ميخواهيم براي آشنايي هرچه بهتر با زندگي و شخصيت حضرت آيه الله العظمي ملا محمد اشرفي به بررسي 4 محور زير بپردازيم: محور اول: نگاهي اجمالي به سوانح زندگي حضرت آيه الله العظمي ملا محمد اشرفي محوردوم: ويژگيهاي شخصيتي محورسوم: آثار و تأليفات محورچهارم: شاگردان واژگان كليدي: ملا محمد اشرفي، آثار، شاگردان 1 - مقدمه هلك خزانالأموال و هم أحياء و العلماء باقون مابقيالدهر اعيانهم مفقوده و امثالهم فيالقلوب موجوده. (1) «امام علي (ع)» عالمان دين در هر مكتب و مذهبي مشخصههايي دارند كه پيروان آن مكاتب و مذاهب آنان را با همان ويژگيها ميشناسند. در فرهنگ اسلامي و آيين مقدس تشيع، عالمان دين را با شاخص تعهد اجتماعي ميشناسند. يكي از اين مفاخر عالم و از فقههاي نامدار جهان اسلام، عالم ربانّي، مجتهد سبحاني، عارف واصل حضرت آيتالله العظمي ملا محمد اشرفي معروفبه «مقدس اشرفي» و «حاجي اشرفي» است، كه در حسن سلوک و معاشرت با مردم و صفا و صميميت با همگان معروف بود. 2 - نگاهي اجمالي به سوانح زندگيملا محمد اشرفي حاج ملا محمد فرزند ملا محمد مهدي معروف به "حجتالإسلام اشرفي " از مفاخر بزرگ مكتب ما در اوايل قرن چهاردهم هجري قمري است. وي عالمي رباني، مجتهدي سبحاني و صاحب كرامات و مقامات بود. اين عالم بزرگوار در هجدهم ماه رجب سال 1220 در روستاي لترگاز از توابع هزارجريب مازندران (شهرستان نكا) متولد شد. پدرش ملا محمدمهدي (ره) از علماي بزرگ آن سامان و از وارستگانروزگار بوده است. محمد که در دامان عالمي فرهيخته و خانوادهاي روحاني پرورش يافته بود، از همان دوران طفوليتعشق به خاندانعصمت و طهارت و فراگيري معارف قرآن با روح و جانش عجين گرديد. بدين لحاظ گام در راه تحصيل علوم شريعت مقدس نبوي (ص) نهاد و از محضر اساتيد آن سامان مرحوم شيخ صفرعلي اشرفي (شارح دعاي کميل) و شيخ عبدالله اشرفي علوم مقدماتي و ادبيات و پارهاي از سطوح عالي را فرا گرفت. در آن دوران مرکزيت حوزه علمي مازندران، در بابل قرار داشت، ملا محمد راه بابل را پيش گرفت و در محفل علمي فرزانه دوران و فقيه برجستهمرحوم سعيدالعلماي مازندراني(2) (متوفي 1270 قمري) زانوي ادب بر زمين زد و روح تشنه و متلاطم خود را از آن درياي بيکران علم و معرفت، سيراب ساخت. پس از چندي جهت فراگيري علوم، عازم اصفهان گرديد و در آنجا مورد احترام شديد طلاب مخصوصاً سيدمحمدباقر حجتالإسلام معروف اصفهان و از علماي بزرگ آن روزگار قرار گرفت. حاجي اشرفي مدت چهار سال در محضر سيدمحمدباقر حجتالإسلام به تلمذ پرداخت و لقب «حجتالإسلام» را با استحقاق از سيدمحمدباقر حجتالإسلام گرفت و به مقام رفيع اجتهاد نائل آمد. سپس با اجازه استادش عازم حوزه بزرگ نجف اشرف گرديد و در نجف اشرف، در مجاورت حرم مقدّس اميرالمومنين(ع)، مدت دو سال از محضر استادان فن به ويژه آيتالله شيخ مرتضي انصاري و حاج محمدحسن نجفي صاحب جواهر كسب فيض نمود و به عنوان يك چهره برجسته در علم حديث، تفسير، حكمت، كلام، فقه و اصول در حوزه شهرت يافت. پس از آن راهيمازندران شد و در بابل رحل اقامت افکند و به تربيت نفوس مستعدّه کمر همت بست. پس از مرحوم سعيدالعلما (ره) مسئوليت خطير ارشاد و رهبري فکري مردم و رتق و فتق امور اجتماعي و حلّ و فصل امور را بردوش کشيده و در اندک مدتي، زبانزد خاص و عام گشته و از شهرت بالايي برخوردار شد و به مقام عظماي مرجعيت رسيد و شيعيان زيادي در سراسر ايران مقلّد ايشان گشتند. و هر روز بسياري از مردم از طبقات مختلف به نزد وي رفته و مشكلات مذهبي و علمي و حتي مسائل خانوادگي خويش را با وي در ميان ميگذاشتند و از وي در جهت حل مشكلات راهنمايي ميخواستند. و آيتالله العظمي ملا محمد اشرفي نيز در كمال صداقت و صميميت و در نهايت دلسوزي در حل مشكلات آنها ميكوشيد و همين امر سبب ميگرديد كه هر روز بيش از پيش بر محبوبيت وي در نزد تودههاي مردم افزوده گردد. سرانجام اين عالم رباني در سال 1315 ه .ق در بابل جهان فاني را بدرود گفت و پيكر پاك ايشان در ميان حزن و اندوه مردم مسلمان مازندران در شهر بابل به خاك سپرده شد و مزار او زيارتگه مسلمين گرديد. 3 - ويژگيهاي شخصيتي در حسن سلوک و معاشرت با مردم و صفا و صميميت با همگان معروف بود و در رفع نياز فقرا و مساکين و حل مشکلات فردي و اجتماعي از هيچ کوششي دريغ نمينمود و همين امور باعث ارادت همگان به ايشان گرديد و اعتقاد مردم به مقام بلند معنوي وي باعث گرديد تا خانهاش، کعبه آمال مشتاقان گردد. مردم براي شفاي بيماران، از او تبّرک ميجستند و جهت رفع ظلم به او عرض حال ميکردند. آن بزرگوار با وجودي كه از ثروت مادي تا اندازهاي برخوردار بودند، ولي زندگي شخصي ايشان ساده و بي آلايش و به دور از تجملات و مظاهر مادي بوده است و زهد و قناعت در زندگي او موج ميزد. بلکه بايد گفت او خود مجسمه زهد و مناعت طبع و پيکرهاي از عزت نفس بوده است. از مهم ترين ويژگيهايي که مرحوم مقدس اشرفي (ره) را در بين معاصرين ممتاز ساخته و باعث گرديد تا مورد توجه خاص و عام قرار گيرد، مقامات بلند معنوي و عرفاني برخورداري از انفاس قدسي و ملکوتي است. او به تمام معني، عارفي واصل و در ميدان عشق و محبت و سير و سلوک، گوي سبقت را از همگان ربوده بود و در زمينه صيانتنفس و خودسازي به مرتبهاي رسيد که از مصاديق کامل ((فاما من کان من الفقها صائنا لنفسه، حافظا لدينه، مخالفا لهواه، مطيعا لامر مولاه)) بود. روح عبوديت و بندگي در او موج ميزد و به حد اعلا پرورش يافته بود، او نه تنها عابد، بلکه اسوه عبوديت و تعبّد و الگوي متعبّدان بود، غواص تنومند و ماهري بود که در اقيانوس عظيم معرفت غواصي کرده و دانههاي ذي قيمت معرفت و عشق و معنويت را صيد نموده بود. نيمههاي شب، عليرغم تمام خستگي روزانه، از رختخواب جدا گشته و با محبوب خود به نجوا و مناجات و راز و نياز ميپرداخت. گريههاي شبانه وي از ترس مقام ربوبي به حدي بود كه در بعضتراجم او را از « بکّايين» و زياد گريهکنندگان خوف الهي، شمردند. 4 - آثار و تأليفات تأليفات علامه ملا محمد اشرفي عبارتند از: 1- رساله علميه 2- كتاب حيات جاويد ( در 2 جلد) 3- اسرارالشهاده 4- مصباحالهدي في شرح عروهالوثقي (در 2 جلد) 5- درر القواعد في غررالفراير و شعائرالاسلام 6- شعائرالاسلام في مسائل الحلال والحرام 7- تفسيرسوره قدر 8- الاجوبه عن الاسئله 5 - شاگردان حوزه درسي حاجي اشرفي در بابل که مهم ترين مرکز مرکز علمي استان در آن هنگام بهشمار ميرفت، جذابيت خاصي داشت که دانشپژوهان و تشنگان بيشمار معرفت را از نقاط مختلف استان به سوي خود ميکشاند. حوزه او آميختهاي بود از علم و معرفت، به طوري که شاگردان حاجي، در صلاح و فضل و معرفت، خود شهره آفاق بودند. نفس گرم و مسيحايي وي روح تازهاي به شاگردانشميبخشيد و علاوه بر اصول و مباني فقه و اجتهاد؛ مباني و اصول سير و سلوک و معرفت را نيز به آنان ميآموخت و مقاصد بلند معرفت را نشان ميداد. شاگردان حاجي در فقه و اصول، تا نيل به مقام بلند اجتهاد از محضرش استفاده ميکردند و بعضي از آنها، به أخذ اجازه اجتهاد از محضر استاد مفتخر ميگشتند، سپس يا براي تکميل مباني اجتهادي عازم عتبات مقدسه ميشدند، يا به ديار خود برگشته و به تبليغ و ترويج مذهبجعفري ميپرداختند و البته تعداد ديگري از شاگردان نيز بعد از مدتي بهرهمندي از محضر آن بزرگوار در سطوح عالي عازم عتبات عاليات گشته و از محضر اساتيد نجف و کربلا به دريافت اجازه اجتهاد مفتخر ميگشتند. از ميان شاگردان آن فقيه فرزانه،ميتوان به بزرگان زير اشاره کرد: 1- حضرت آيه الله شيخ عبدالله مازندراني (ره) (3) (1256-1330.ق.) 2- حضرت آيه الله شيخ علي اصغر مجتهد اميرکلايي مازندراني(ره) 3- حضرت آيه الله شيخ ولي الله مدرس بابلي(ره) 4- حضرت آيه الله ابولقاسم هلي دشتي(ره) 5- حضرت آيه الله سيداسماعيل عمادي(ره) 6- حضرت آيه الله سيدحسن بهشتي (ره) متوفي1345. 7- عالم فاضل ملا رجبعلي سوادکوهي آلا شتي ازعلماي سوادکوه مازندران. 8- آخوندملا عبد الباقي سوادکوهي آلاشتي(ره) ازعلماي سوادکوه مازندران(ره). ..................................... پانوشت: 1- خزانهداران زمين هلاك شدهاند درعين حالي كه زنده به نظر ميرسند اما علماء تا زماني كه جهان باقي است، پايدارند، اگرچه از ديدهها نهان شدهاند در دلهاي تمام زمينيان حضوري ابدي دارند. 2- از مشاهيرعلماي قرن سيزدهم، فقيه نامدار، مجتهد عالم برجسته مولاناملامحمدسعيد معروف به سعيدالعلماي بارفروشي مازندراني (ره) است که درحدود 1187قمري در بابل ديده به جهان گشود. 3- از رهبران مشروطيت و از همراهان مرحوم آخوند خراساني (ره) درنهضت مشروطيت. .... منابع و مآخذ: 1- رئيسي، گلبرار، فرزانگان مازندران (جلد اول)، بابل،1377. 2- مدرس، محمدعلي، ريحانهالادب ، تهران، خيام، 1369. 3- حكيمي، محمدرضا، ادبيات و تعهد در اسلام،تهران، انتشارات دفتر نشر فرهنگ اسلامي، 1375. 4- تنكابني، محمد، قصصالعلماء، تهران، انتشارا علميه اسلامي 5- م. جر فادقاني، علماي بزرگ شيعه از كليني تا خميني، قم، انتشارات معارف اسلامي، 1364. 6- www.tebyan.net
|