فانوس دریایی و یک درس قدیمی اصول، مقررات و ضوابط حاکم بر هر سیستمی، شیوه ی صحیح انجام امور را بیان می کنند و موجب می شوند که از اعمال سلیقه ها و ندانم کاری ها جلوگیری شود. مقررات به این منظور تدوین شده اند که با بهره گیری از آن ها با خیالی آسوده، به انجام وظایف خود بپردازیم. چنانچه این اصول به صورت کتابچه، جزوه، مصوبه و یا بخشنامه ای در اختیار ما قرار داده می شوند، جایگاه آنها نباید در قفسه و بایگانی باشد بلکه می بایست مدام در دسترس و مورد استفاده قرارگیرند. دکتر«استفان کاوی» درکتاب «هفت عادت مردمان موثر» نقل می کند: « دوکشتی جنگی ماموریت یافته بودند برای آموزش نظامی به مدت چند روز در هوایی طوفانی مانور بدهند. من در کشتی فرماندهی خدمت می کردم و با نزدیک شدن شب، درپل فرماندهی- عرشه کشتی- نگهبانی می دادم. هوای مه آلود سبب شده بود که دید کمی داشته باشیم. ناخدا نیز در پل فرماندهی ایستاده بود تا همه ی فعالیت ها را زیر نظر داشته باشد. پاسی از شب نگذشته بود که دیده بان روی پل فرماندهی گزارش داد: « نوری در سمت راست جلوی کشتی به چشم می خورد.» ناخدا فریاد زد: «آیا نور ثابت است یا به طرف عقب حرکت می کند؟» دیده بان جواب داد: « ثابت است ». و به این مفهوم بود که در مسیری هستیم که با هم برخورد خواهیم کرد. نا خدا به مامور ارسال علایم گفت : «به آن کشتی علامت بده که رو در روی هم هستیم. توصیه می کنم 20 درجه تغییر مسیر بدهید.» جواب علامت این بودکه: «شما باید 20 درجه تغییر مسیر بدهید.» ناخدا گفت: «علامت بده که من ناخدا هستم و آن ها باید 20 درجه تغییر مسیر بدهند.» پاسخ آمد: «من مهناوی دوم هستم و بهتر است شما 20 درجه تغییر مسیر بدهید!» در این هنگام ناخدا با خشم گفت: «علامت بده که از یک کشتی جنگی علامت ارسال می شود 20 درجه تغییر مسیر بدهید.» پاسخ آمد: «من فانوس دریایی هستم!» با شنیدن این پاسخ بود که ما تغییر مسیر دادیم. اصول، مانند فانوس دریایی اند. تکان نمی خورند و نمی توانیم آن ها را بشکنیم. با کوشش برای شکستن آن ها، خود را می شکنیم. اما می توانیم آن ها را بیاموزیم، به کار ببندیم و بابت آن ها شکرگزار باشیم. هر چند اجرای مقررات و ضوابط تا حدی موجب کندی و تاخیر در امور می شود اما این مساله را نباید از نظر دور داشت که هر فعالیتی، تنها در صورت رعایت اصول، نظم و انضباط است که سر انجامی مطلوب خواهد یافت. مقررات و ضوابط، اصولی هستند که به دنبال بهره گیری از تجارب و طی سال های متمادی به مرور تدوین و تثبیت شده اند. برخی به رغم خود، قوانین و مقررات را دست و پاگیر و مانع پیشرفت کار می دانند و به این دلیل، با اعمال فشار و ایجاد جو نا مساعد در زیر مجموعه، بدون توجه به اصول و مقررات، به خواسته خود جامه عمل می پوشانند. این اشخاص، همیشه کمیت کار را مد نظر دارند و نه کیفیت آن را، در نتیجه روش و شیوه ی آن ها باعث عدم رعایت اصول، مقررات و ضوابط و نهایتاً موجب نزول کیفیت، پیدایش نقص و عیب در کارها و گرفتاری و مشکلات آتی می شود. چرا از اصول دوری می جویند، جای پرسش دارد!
|