کاش جمعیّت رنگ نگاهی بر زلال جناب مطلوبی کاش جمعیّت رنگ انـدکی دورتـر از حالت جنگ فارغ از حیـله، پر از مهـر و وفـا، چـون قزحی گرم و خوش،متّحد از عشق بچسبند به هم تا دل سنگ. خسته از رنگ و ریا شد دل پنهان به خلوص باید از جمع جفا همچو پلنگ رفت آرام و زرنـگ دقّت بفرمایید: من محتوای زلال فوق را در قالب نثر فنی قدیم می نویسم که در عصر حاضر نام « شعر سپید » گرفته است: جمعیّت رنگ را کاش دور از جنگ و حالتی دور از حالت شرارت جدا از نیرنگ بود و چشمه ی محبّتی و اثری داشت چون قزحی جمعیّت رنگ را کاش گرم و نرم تا دل سنگ اتحادی داشتند آه و صد افسوس خسته ترم از رنگ و ریا و گسسته ترم از این اتحاد دلی که نهانی بنده ی خلوصیّت باشد چنین شاید که چون پلنگ ، آرام و زرنگ آزاد گردد از جفا و نیرنگ. اما این کجا و آن کجا؟ لذت خوانش حاصل از انتظام ضرباهنگ، انسجام پیام و موسیقی منظم و روان در اثر جناب مطلوبی از ظهور قالب جدید و سبکی جدید به نام « زلال » حکایت دارد. اثری که پیام در یک زلال عروضی می تواند بر مخاطب داشته باشد در هیچ نثری نیست. برای اینکه موسیقی منظم مخصوصی پیام در زلال را همراهی می کند.( مستحضر باشید که « زلال » در تاریخ ادبیات معاصر در یک حالت اتفّاقی هم نام سبک است هم نام قالب ) امروز شعر زلال نه در دستان هر نثر نویسی بلکه در دستان پخته های عروض و نظم نویس جان می گیرد. آن کسی می تواند زلال را جهت انتقال بر نسل آینده رهبری نماید که بر فنون ضزباهنگ زلال آگاهی کامل داشته و قصد انتقال آموزه و تجربه بر آیندگان دارد. جناب مطلوبی عزیز از آن عدّه زلالسرایانی هستند که نه از روی « رو در بایستی » و نه از روی « عناد و خود نشان دهی به کسی» بلکه از روی جوشش و علاقه ی درونی پا بر عرصه ی زلال گذاشته است. لذا زلال را کسانی میتوانند به منزل مقصود برسانند که از ایمان به یقین رسیده و آینده ی زلال را زلال ببینند. اگر بخواهیم این امانت را صحیح و سالم به نسل آینده انتقال دهیم، بایستی از ممارست در عرصه ی زلالسرایی خسته نگشته و زلال امروزمان از زلال دیروز پخته تر و متجلی تر گردد. لذا شایسته است که به خاطر حفظ صحّت ساختار، عذاب هر گونه شکستگی را متحمل باشیم. نقّادهای شکسته بند در عرصه ی زلال می توانند موجبات قوّت و پیشرفت این ژانر در جهان ادبیات را فراهم سازند. لذا باید از نقدهای سازنده استقبال کرد. زلال فوق دارای نکات مثبت و منفی به شرح زیر می باشد : نکات مثبت: 1- بدون دست انداز و ریتمیک بودن موسیقی کلام و استفاده از قافیه ی بدون ردیف در چنین وزنی مهارت طلب، نشانه ی حسن است و شاعر از ظرفیت داخل قالب حداکثر استفاده را جهت چینش مروارید کلام، بهره برده است. 2- شفاف و عالی بودن پیام ، از خصوصیات سبک زلال می باشد که در این اثر زیبا رعایت گردیده است. 3- معنا در سطر مادر به اوج می رسد. یعنی اول و آخر، قصد شاعر که اتحاد است در سطر مادر به وضوح مشخص می گردد 4- شروع زلال، خوب و دلنشین و جذاب بوده و دارای شعریّتی قوی می باشد. نکات منفی: 1- استفاده از برخی کلام که امروزه چندان مصطلح نیز نمی باشند، تکنیک شعر را به سستی می کشد. مثلاً کلمه ی « قزح » دارای معانی مختلفی بوده و شفافیّت در معنا را به هم می زند. لذا مخاطب در انتخاب معنا دچار مشکل می شود. شاعر می توانست از لغاتی ساده و هم معنی به جای قزح استفاده نماید. 2- شاعر می توانست سطر پنجم را بیشتر سایش دهد. مثلاً کلمه ی « خلوص » بطور غیر مستیم ایجاد حشو می کند. اگر نباشد هم معنا به هم نمی خورد مثال: خسته از رنگ و ریا شد دل پنهان مرا و یا خسته از رنگ و ریا شد دل زارم افسوس و یا خسته از رنگ و ریا شد دل پنهان ، ای داد اما زلال فوق روی هم رفته به دلیل رُک بودن پیامش و شفّاف بودن محتوایش مورد توجّه است. همه ی طریقه ها در زمان خودشان تا انتشار کامل در جوامع ادبی ، زحماتی را منجر گشته اند. بیت های قالب های منظوم کلاسیک با حضرت آدم (ع) نیامده اند. اول نثر پا به میدان گذاشت. رفته رفته نثرها حالت عاشقانه و شاعرانه به خود گرفتند و به ترتیب ، نظم هایی چون قصیده و غزل و مثنوی و رباعی تولید گشتند. غزلی که الآن همه گیر شده به آسانی به دستمان نرسیده است. بیت ها و مصراع ها و اوزان و قالب را آموزش داده اند و در مکتب ها به بررسی و تمرین پرداخته اند تا بعد از مدتهایی اساتیدی چون «حافظ» و « بیدل » و « سعدی » و ... با غزلهای پخته به شهرت جهانی رسیده اند. امیدوارم زلال نیز به دست ماهرانی بر دیگران یاد داده شود و درب های اعجاز را به روی نسل آینده بگشاید. قصد ما جز خدمت چیز دیگری نیست. زنده باشید.
|