تحسین بیجا؛ سم پنهان در محافل ادبیتحسین بیجا؛ سمّ پنهان در محافل ادبی در بسیاری از محافل ادبی، بهویژه در شبشعرها و انجمنهای محلی، پدیدهای شایع و نگرانکننده مشاهده میشود: تحسین بیجا و بدون نقد. گاهی شعری با ایرادات واضح نگارشی، ضعفهای آشکار عروضی، ابهامهای معنایی و حتی خطاهای ابتدایی زبانی، مورد تمجید قرار میگیرد، آنهم بدون اشارهای به اشکالاتش. این رفتار نهتنها کمکی به شاعر نمیکند، بلکه باعث تثبیت اشتباهات و توقف روند رشد او میشود. ادبیات، بهویژه شعر، نیازمند صداقت و جسارت در نقد است. شاعر، اگر فقط با تعریف و تمجید سطحی مواجه شود، نمیتواند ضعفهای خود را بشناسد و آنها را برطرف کند. وقتی هر شعر ضعیفی با واژههایی مانند "بینظیر"، "دلنشین"، "شاهکار" توصیف میشود، شاعرِ تازهکار دچار توهمی شیرین اما خطرناک میشود: اینکه به مقصد رسیده است، در حالی که هنوز راه درازی در پیش دارد. تحسین واقعی، آن است که همراه با نقد سازنده باشد. اگر شعری وزنی نادرست دارد، اگر ترکیبهای بیمعنا در آن به چشم میخورد، اگر زبان آن کهنه یا بیش از حد کوچهبازاری است، باید با احترام اما صراحت مطرح شود. سکوت در برابر ایراد، یا بدتر از آن، تعریف بیپایه، خیانت به خود شعر است. محفل ادبی نباید به مهمانی تعریف و تعارف تبدیل شود. قرار است جایی باشد برای یادگیری، نقد، گفتوگو و رشد. شاعر، اگر نقد نشنود، نمیآموزد. و اگر نیاموزد، شعرش تکرارِ اشتباه خواهد بود.
|