غشّ در معاملهغشّ در معامله یکی از مصادیق نیرنگ ، سوء استفاده از اصطلاحات رایج مملکتی ست . و یکی از کریه ترین آنها ، غَشّ در معامله است ، که از مصادیق کسب حرامست . همانطورکه میدانید دربانکها ، وقتی ازبهره نام برده میشود ، مثلاً وامی را میدهند با بهره ی 24درصد ، یعنی 24 درصد سالیانه برای گرفتنش هم ، مشتریان بسته به وسعشان ، این مقدار را میتوانند قبول کنند و یا نه . برای خود دودوتا چهارتا میکنند که این وام پُربهره را بگیرند یا نه . اما دراین میان ، غولهای فروشگاهیِ بزرگی رخ نمودند که با آگهیهای یکریز، ادعا میکنند که اجناسشان را بطور اقساط درازمدت ، با سود مثلاً 2 درصد بفروش میرسانند . خیلیها نمیدانند منظورشان ازاین سود ، سود ماهیانه است نه سالیانه ، یعنی درواقع همان 24 درصد . یعنی تنها با سوء استفاده ازیک اصطلاح رایج مملکتی ، به همین راحتی مشتری ناآگاه ، فریب میخورَد و گاه با خود نمی اندیشد که آیا درقبال اقساطی مثلاً سه ساله ، آیا فروشنده عاشق چشم و ابرویش شده که تقریباً بصورت قرض الحسنه به او جنس فروخته ؟ آنهم دراین آشفته بازار کویرِ مردانگی . آنهم دراین بازار داغ تناول یکریز مال حرام . آنهم درمیان اینهمه بیرحمی نسبت به قشرضعیف و نیازمند جامعه . حالا دراین میان ، اجرای کامل مسئله ی ربح مرکب هم موضوع دیگری ست که رعایت میشود یا نه ، چون نمیدانم حرفی راجع به آن نمیزنم و بسنده میکنم به اینکه : انشاءالله که بدرستی محاسبه و رعایت میشود . بهمن بیدقی 1404/1/28
|