معرفی کتاب ( آوای حفره های سرد ) نه ساله بودم که در دوم دبستان کتاب پارسی را خوب می خواندم و املا را خوب می نوشتم .روزی مدیر مدرسه گفت : کوروش ! باید به بچه هایی که در درس پارسی ضعیف هستند نوشتن یاد بدهی . در کلاسی خالی به همکلاسی ها نوشتن را می آموختم و پاداشم چیزی نبود جز شکلات و خوراکی های خوشمزه و گاهی چند حبه قند که آنها در جیب خود پنهان می کردند و من با شیطنت کودکانه از آنها می ستاندم و می خوردم و سر مست می خندیدم . امید آنکه همواره در این سرزمین اندیشه ها ی راستین زایش پر فروغ داشته باشند و روزی در گوش زمین سرد صدای سم اسبان اصیل پارسی تکرار شود !.....
|