شعرناب

آدینه‌ی انتظار

دستاری از شقايق برداشته‌ام
و آن را
از خون دلم پر نموده‌ام
می‌خواهم در آن
با هزاربار جان
اشک انتظار ببارم
و امید آمدنت را
همچنان
در زمين قلبم بكارم
🌹
شايد، يک روز
عطر آمدنت
بر آن بوزد
و آن را
لبريز از
عاطفه‌ی بی‌کرانت سازد!
🌹
شايد، روزی
از كنارم بگذری
و پيراهنم
بوی تو بگيرد!
🌹
كاش می‌توانستم:
با چشمانم
ظهور سبزت را ببينم!
🌹
كاش می‌توانستم:
دستان خسته‌ام را
به ردای سبزت برسانم
و بگويم:
چقدر با تو آشنايم من!
🌹
كاش می‌توانستم:
مهِ ‌رويت را ببينم
و آرام‌، آرام
نگاه آسمانی‌ات را
نظاره كنم!
زهرا حکیمی بافقی، کتاب آدینه‌ی انتظار، اصفهان: نشر شهید فهمیده. ۱۳۹۲.
…*…*…*…*…*…*…*…*…*…*…*
🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻
…*…*…*…*…*…*…*…*…*…*…*
درود همراهان همیشه مهربان ناب!
از این‌که در راستای هم‌نوایی، ذیل پست جاری، سروده‌های انتظار از خود و یا دیگران را _با ذکر نام شاعر_ به اشتراک می‌گذارید، بی‌نهایت سپاسگزارم.


1