شعرناب

سازمان تاحد مرگ بامن رفتارکرد

سال 81 بود تصمیم گرفتم دانشگاه ثبت نام کنم با اینکه شاغل بودم دفترچه دولتی و آزاد گرفتم تکمیل کردم هردو دانشگاه قبول شدم اما با توجه به مشکلات دانشگاه دولتی تصمیم گرفتم دانشگاه آزاد ترجیح بدم نسبت به دولتی نفر سی و هفتم در رشته مدیریت دولتی (امور دولتی)شدم
بخاطر اینکه احیاناً به کارم لطمه ای وارد نشه ونخوام مرخصی ساعتی بگیرم ودرهمان شهر خودم بطور نیم وقت سر کلاس ها حاضر می شدم باور کنید همه می دونند وقتی اراده باشه برا پیشرفت وهدف داشته باشید قطعاً بی نتیجه نخواهد بود
اما شاغل بودن ودرس خواندن برا افراد متاهل کار آسانی نیست آنهم که تماماً هر روز سرکلاس باشی تا دیر موقع بخوای شب ها بیدار باشی وصبح زود هم خودت آماده کنی حاضر بشی بری سرکار اونهم کارت با ارباب رجوع باشه بخوای طوری کار کنی که کسی از کارت ناراضی نره بیرون بلاخره موقع امتحانها که شد باید حتماًمرخصی روزانه می گرفتم چند روز قبل از شروع امتحانات درخواست مرخصی دادم بایست کلی دلیل جور واجور می آوردم تا بتونم با آرامش برا از وقتم استفاده کنم ودروس انتخابی را پاس کنم یادم هست آماده شدم که برم سومین امتحان راس ساعت 11 بدم از اداره تماس گرفتن کجایی ؟
گفتم جایی نیستم یعنی خارج نشدم از شهر ولی ساعت 11 باید برم امتحان رفتار سازمانی بدم گفتندکه چه بهتر تا یازده 3 ساعت مانده شما بیا این گزارش هفتگی را تهیه کن بعد بروامتحان بده گفتم آقای حسنی هست جعفری هم هست رئیس واحد هست دیدم رئیس اداره بر گشت بهم گفت اوناهم میگن شما گزارش می دادی باز گفتم درست می فرمائید هر چند جز شرح وظایف نبود من بخاطر همکاری انجام می دادم
گفتن نه دیگه اومدی نسازی از استان تماس گرفتن آمار می خوان اگه تا یک ساعت دیگه تحویل ندید برات گزارش می نویسم گفتم نه من ناساز گار نیستم اما مرخصی هستم اصلاً فرض کنید من مرخصی گرفتم رفتم مسافرت جت که نیستم خودم برسونم
باشه ما گزراش می کنیم براتتمرد از دستور مافوق گفتم حالا که این نظرتونه بزارید ساعت 14 بیام؛ نه فقط تا یک ساعت دیگه منتطرت می مونم
بلاخره بخاطر این تفکر غلط آنها رفتم اداره دیدم یکی داره روزنامه می خونه یکی داره باخانواده در حال تماس تلفنی یکی جرت می زنه ناچاراًگزارش تهیه کردم رفتم خودم برسوم برا امتحان وقتی رفتم دیدم درب ورود بجلسه بسته شده بود حراست مانع ورودم شد ده دقیقه دیر رسیدبودم ضربان قلب ام به شدت می زد که یکی از اساتید که دوستم بود ومرا می شناخت رسید متوجه جریان شد گفت شماره صندلی چند ه گفتم باور کنید نمی دونم از شدت ناراحتی نرفتم نگاه کنم
رفتیم باهم نگاه کردیم دیدم اسم در لیست بود اما نوشته شده بود طبق ماده فلان حذف از امتحان گفت با کدوم استاد بود گفتم استاد رحیمی
خوب شماره موبایلش دارید گفتم نه گفت این شماره موبایلش زنگ بهش بزن بگو من الان پشت درب هستم حراست نمی زارم بیام تو تماس گرفتم با استاد گفت آهان بله بزار ببینم لیست چی نوشته بعد گفت ببخشید شما دوجلسه کلاس صبح برگزارکردم نبودید غیبت خوردید یه جلسه بعدظهر نبودید طبق ماده فلان امتحاننت شما محروم شدید مشکلی نیست ناراحت نباش ترم دیگه انشاءالله با خودم بگیر یادم بیار کمک می کنم بعد بهش گفتم برا جلسه ظهر باخودتون هماهنگ کرده بودم ولی از دوجلسه خبر نداشتم بعد استاد دوستم گفت گوشی بده من باش صحبت کرد بیا کمکش کن بره امتحانش بده استاد آمد گفت بریم اتاق استادید هما جا بشین برگ می دم بهت امتحان بده خودم کمکت می کنم رفتم توی اتاق استاتید صدای حرف زدن استاد ها نمی گذاشت تمر کز داشته باشم که جواب سوالات بدم ضربان قلبم تند تند می زد پیشانیم عرق کرده بود استاد اومد بالا سرم گفت هان توفکری گفتم آره خیلی اذیت هستم سرم داره می ترکه گفت چرا تو که داری امتحانت می دی گفت بنویس هرچه می تونی بنویس آیت الکرسی خوندم شروع کردم نوشتن 4 سوال جواب دادم از هشت سوال ؛پنجمین سوال خودش آومد با خودکار خودش نوشت حدوداً یک خط پاسخ داد وبعد گفت وقت تمام برو بسلامت وقتی خواستم از دانشگاه برم دیدم حالم طبیعی نیست خودم رسوندم اورژانس پیش دکتر که رفتم گفت باید بری روی تخت بخوابید همراه داری گفتم نه معاینه کرد گفت ناراحتی قلب داری گفتم نه دکتر چیزی شده باید نوار قلب بگیری نباید اینجور باشه چه کار کردی چیزی خوردی دعوا کردی از چیزی ترسیدی گفتم نه فقط از حسادت وبی عدالتی توی این وضعیت افتادم
ای بابا تودیگه چرا عزیزم دنیا داره همینطوری می چرخه نباید خودت اذیت کنی متاهلی گفتم بله
دستور داد سریع ببرین نوار قلب بگیرید بعد یکی از پرسنل اونجا منو می شناخت گفتم الان زتگ می زنم خواهرت بیا
بنده خدا خواهرم اومد خودش هم مریض بود گفت عزیزم چیه شده چرا ناراحتی کسی باهت دعوا کرده گفتم نمی دونم
خواهرم به دکتر گفت ترخیص میشه گفت نه یک امشب تحت مراقب دو روز توی منزل استراحت داشته باشه بعد یه نوبت برومتخص قلب چکاب کنه اکو بگیره نوار قلب اش خوب نیست
پایان


1