شعرناب

استاد حسین دلجوئی دار فانی را وداع گفت

استاد حسین دلجوئی درگذشت
استاد "حسین دلجوئی"، شاعر پیشکسوت ایرانی درگذشت.
ایشان که زاده‌ی ۶ شهریور ماه ۱۳۳۸ خورشیدی در میمند استان فارس و ساکن شیراز بود، دیروز ۲۹ دی‌ماه درگذشت.
کتاب "به خاطر چشم‌هایش"، مجموعه‌ای از اشعار ایشان است، که چاپ و منتشر شده است.
◇ با هم بخوانیم شعرهایی از ایشان:
(۱)
رفتی و رفت همه شور غزل از یادم
من که در مکتب چشم تو ز مادر زادم
مدرسه جای من سر به هوا هیچ نبود
تا که آرایه‌ی چشمان تو شد استادم
روستا زاده‌ای از شعر و غزل بیگانه
بعد چشم تو در این قافیه‌ها افتادم
طبع شیرین من از خسرو دل خالی بود
تیشه چشم تو می‌خواست چنین فرهادم
دل همان بود که شد فرش گلستان رهت
که به تسلیم هجوم عربت وا دادم
گرچه دلباخته را شرم وطن باخته نیست
باز شرمنده‌ترین رستم فرخزادم
در نگاه غزل‌آلود تو جان باید داد
تا نگیرند ز من قافیه‌ها ایرادم.
(۲)
بعد او گردیده‌ام هر شب اسیر کوچه‌ها
در مرور خاطراتش، سر به زیر کوچه‌ها
هر شبم باید حساب دوستی‌ها پس دهم
در سکوت وهمناک، سخت‌گیر کوچه‌ها
رفته و مانده‌ست یادش در شمیم خاطر
هر نسیم خفته‌ای در بادگیر کوچه‌ها
در هوایش می‌چکد از گونه شاید گل کند
اشک‌هایم در ضمیر آبگیر کوچه‌ها
ای‌ دریغ از روزگارانی که دوشادوش دوست
هم امیر عشق بودم، هم امیر کوچه‌ها
خواهد آمد عاقبت روزی که امضا می‌کند
سبزه را در پیچ پیچ دلپذیر کوچه‌ها
مولوی‌وارم که عمری در هوای شمس خویش
چون نسیم آواره گشتم در مسیر کوچه‌ها.
(۳)
هر شب دلم بهانه‌‌ی تو... هیچ... بگذریم
هر شب غم و ترانه‌‌ی تو... هیچ... بگذریم
دیواری از جدایی‌ و یک جاده‌ انتظار
بین من و میانه‌‌ی تو... هیچ.... بگذریم
افسانه گشت عشق من ‌و تو، خدای من
درد من و فسانه‌‌ی تو... هیچ... بگذریم
با زورقی شکسته، دلم را کجا بَرَم؟
با عشق بیکرانه‌ تو؟... هیچ... بگذریم
هر جا که ‌می‌کشم دل و هر سو نظر کنم
چشم من و نشانه‌ی تو... هیچ... بگذریم
روزم به فاعلات و مفاعیل و فاعلن
شب هم غم شبانه‌‌ی تو... هیچ... بگذریم
شاعر نشد دلم به دو بیت شکسته، با
این عشق کودکانه‌‌ی تو... هیچ... بگذریم
حافظ به خال کنج لبی بلخ هدیه داد
شیراز هم اعانه‌ی تو... هیچ... بگذریم.
روانش شاد و روحش قرین الطاف الهی باد
✍ #زانا_کوردستانی


1