شعرناب

از یاد داشت ها

دوست عزیز
با این همه مهر ورزی و بخشندگی‌های طبیعت در شگفتم. سبب چیست که اغلب روزهای‌مان تلخ و ناگوار است. آیا اراده ی زندگی طبعاً این‌گونه است که به سوی گروهی می‌خندد و برای جمعی با خشونت و ترشرویی روبه رو می‌شود و تلخی و یأس به ارمغان می‌آورد؟
چگونه باید جان ملولمان از افسردگی بیرون آید تا خرم وشادمان گردد.؟
گفتی که هرگز میان منافع اجتماع و منافع فردی هماهنگی وجود ندارد. علت این تساهل و مدارا چیست؟ درطول تاریخ کسان بسیاری پبدا شدند وگفتند ما مجری سخنانی هستیم که از آسمان فرود آمده است و آن سخنان را به کار می‌گیریم و موجبات دلداری و آسایش درماندگان را فراهم می‌سازیم. بالاجبار و هراس انگیز به مردم می‌آموختندکه طوطی‌وار آنرا بپذیرند وتلقین و تکرار کنند وپیروانشان را وادار می‌کنند که این حرفها را به کسان دیگر نیز بگویند که ما شخصیتی متفاوت داریم و هیچ اعتراضی بر ما وارد نیست .چون برای ایجاد عدالت آمده ایم!
دوست عزیزم
ایا تو هم مدعی هستی که انسان باید به سوی عدالت پیش ‌رود؟ عدالت به این معنی است که همه به یک اندازه انسان هستند،پس منافع و امکانات طبیعت و ثروت و دستاوردهای اجتماعی باید عادلانه میان همه انسان‌ها تقسیم شود!
در دنیای مدرن حکومت‌ها را مردم تعیین می‌کنند و حاکم را مردم به عنوان نماینده خود انتخاب می‌کنند تا به اداره امور جامعه بپردازند. آیا می‌توان به وفای به عهد منتخبین ایمان داشت؟ یعنی آنان می‌توانند به پیمان خویش پای بند باشند. ؟
آیا می‌توان تصور کرد زمانی خواهد آمد که همه ی مردم از داشتن همه چیز برخوردار باشند؟ !
.... ✍ به قلم : الف رها (ابوالحسن انصاری)
...............................
سپاسگزارم از تشریف فرمایی ودریای مهربانی شما و


1