شعرناب

📚 آشنازدایی در شعر (درس دوم)

بسم الله الرحمن الرحیم
همانگونه که در جلسه ی اول عنوان کردم آشنازدایی درشعر خروج از المان های آشناست برای شگفتی و لذت هر چه بیشتر مخاطب، و اینکه مخاطب بفهمد با سخن عادی سرو کار ندارد.
سخن عادی گفتن نه استعداد می‌خواهد نه توانایی، اینکه سخنان عادی را بر نخ افاعیل و یا اسکلت موسیقی بچینیم و فکر کنیم شعر متولد می‌شود سخت در اشتباهیم.
آشنا زدایی خلق زبان نو است و این خلق اصول و قواعدی دارد که اگر رعایت نشود این خلق در رحم سقط می‌شود.
🔷 کنار گذاشتن عقل در آشنازدایی
اگر در شعر دنبال دو دوتا چهارتایی مقوله ی عقلی باشیم و همه چیز را بر مبنای اصول عقلی بسنجیم شعر اتفاق نمی افتد
در آشنازدایی کنار گذاشتن استنتاج های عقلی یکی از ضروریات است و تا شاعر به اصطلاح خود را دیوانه فرض نکند شعری در خور اتفاق نمی افتد.
این شعر را در نظر بگیرید
نارنجکی خزیده کنارِ جناس غم
تا منفجر کند غزلِ اعتراض را
برروی دفتری سر باتونِ قافیه
از نو نوشته خاطره ی انقراض را
#سید_هادی_محمدی
در عرف معمول نارنجکی وجود ندارد که برای جناس آن هم جناس غم بخزد و قافیه باتونی ندارد که روی دفتر قرار بگیرد ولی شاعر با معکوس کردن معادلات جاری و آشنازدایی تصویری خلق کرده که مخاطب از خواندن آن لذت می‌برد.
🔷 آغاز آشنایی زدایی
فرمالیست بزرگ روسی ویکتور شکلوفسکی (V.sheklovesky) در سال 1917 در مقاله‌هایی با عنوان «هنر همچون شگرد» مسأله ی آشنایی زدایی را مطرح کرد و این اصطلاح را با توجه به واژه ی (ostrannenja) در زبان روسی به کار برد.
به نظر شکلوفسکی، هنر، ادراک حسی ما را دوباره سامان می‌دهد و در این مسیر قاعده‌های آشنا و ساختارهای به ظاهر ماندگار واقعیت را دگرگون می‌کند. هنر، عادت‌هایمان را تغییر می‌دهد و هر چیز آشنا را به چشم ما بیگانه می‌کند. میان ما و تمامی چیزهایی که به آن‌ها خو گرفته‌ایم «مثلاً کار، لباس پوشیدن، تزیین خانه، همسر، و هراس از جنگ» فاصله می‌اندازد؛ اشیاء را چنان که «برای خود وجود دارند» به ما می‌نمایاند و همه چیز را از سیطره ی عادت که ناشی از ادراک حسی ماست می‌رهاند.
🔷 مفهوم آشنایی زدایی
کارکرد و هدف غایی شعر برای تولد آشنازدایی است و این غریبه کنندگی باعث بروز شعری تمام عیار می‌گردد.
یکی از مهمترین اهداف آشنازدایی در شعر عبور از خیابان تکرار و روزمرگی است چرا که تکرار و سطحی دیدن ملال آور است و قطعا هیچ شاعری دوست ندارد شعرش حوصله ی مخاطب را سر ببرد.
به زعم من آشنازدایی کشف دوباره ی ماهیت اشیا و المان های جاری در زندگی است و این کشف چنان شیرین است که شاعر و مخاطب از آن کیفور می‌گردند.
پس با این استناد زبان یکی از مهمترین محورهای آشنازدایی است و شايد بتوان گفت تک محور که ان شاء الله در جلسات بعدی بیشتر راجع به این قضیه سخن خواهم گفت.
#سید_هادی_محمدی
پی نوشت :
منابع در آخرین جلسه ی دروس عنوان می گردد.
👇👇👇👇👇👇👇
برای درک بهتر، درس اول را مرور بفرمایید.


1