شعرناب

102 معجزه

102 معجزه
تعداد خمپا ره وگلوله توپ که در فاصله بیست تا پنجمتری ام خورد رو معجزه نمی دونم فقط میدونم در عملیاتهایی بوده که ساعتی 100 گلوله کنارم میخورد معجزه را این میدونم که خمپاره شست زیر پاییم منفجر بشه و خون عین جگر از دهنم بیرون بریزه و بیش از سی ترکش بخورم و زنده بمونم و یا تیر به گیجگاهم بخوره و از طرف دیگر بیرون بیاد و یا دو نارنجک کنار صورت و پایم منفجر بشه و شریان بالای تنم قطع بشه و با دستم و یا وسیله دیگری نتونم جلو خونریزش بگیرم زیرا بسیار پرفشار خون به بیرون میریزه و یا با موتور از میدان مین رد بشم و من متوجه میدان مین نباشم و یا بچه شیر خواری که از دست داییم به باز کردند در پشت بام رها بشم و یک سقوط آزاد سی چهل پله ای یا یک تادو طبقه را داشته باشم و یا سه تانگ که زون کردن روی من قصد پودر کردنم در سنگر انفرادی دارندسالم بمانم و سنگر یا خاکریزم هم سطح جاده کرده اند یا موشک هدایت شونده ای که منو هدف گرفته فقط یک ثانیه فرصت فرار دارم در فاو روبروی یک گردان تانک در پانصد متری ام بودم و انها را میترساندم با علامت سر بریدن انهم بر جاده ای که بر روی آن پر از مین بود و از طرف دیگر هم پشتم نیروهای ایران بود که به اشتباه مرا با تیر بار میزدن ویا بمب شیمیایی ات که کنار چاله انفجار آن باشم منفجر بشه معجزه ها به دلایل مختلفی صو رت میگیره بیشتر جنبه مهر داردشاید برای این زنده ماندم تا نعمت رسان حیوان یا انسانی باشم به مهر و یاآنکه با کتاب خواندن نمیشود مفسر قران شد و با نام خود علی نهادن حضرت علی و بهترین خلق خدا شد و به این معجزات به لطف و فضل و مهرخداوند باعث شدانسانهای بسیاری از مرگ نجات دهم و مرهمی بر درد های آنان باشم


2