شعرناب

با تو ساده حرف می زنم

همین گونه خوب است
بمانیم
بمانیم در درس اول
بمانیم در آب بابا
بمانیم تا کودکان دبستان بیایند
بمانیم تا مهربانی بخندد
من از حاصلضرب اعداد بیگانگی بیم دارم،
من از حرص در خود فروماندگان،
مانده بیگانه با هرچه باران،بهاران،
من از مکر این دشمن خانگی بیم دارم
بمانیم تا آب معنا شود در نفسهای تابنده شمعدانی
ومعنای انسان فقط این دوحرف است:
بمانیم تا گل بروید
همین گونه خوب است
همین گونه یعنی ترا میشناسم
همین گونه یعنی که هرکس بگوید دلش را
وبگذار
من هم بگویم از آرامش آسمان وکبوتر
وبگذار من هم بگویم که در باور مرزها مرگ پهلو گرفته است،
وبگذار من هم بگویم سیاست چرا مهربان نیست،
وبگذار من هم بگویم که سهم قناری قفس نیست
همین گونه خوب است
همین گونه یعنی که آیینه بودن،
فقط روشنی را سرودن،
همین گونه یعنی نلغزیم در سمت خواهش،
وسمتی که خم میشود مرد ،
وسمتی که سر میزند سکه نفس ،
وسمتی که هرگز صنوبر ندارد
همین گونه یعنی که هرکس به اندازه آسمان سهم دارد
همین گونه خوب است
همینگونه یعنی زمینی پر از زندگانی،
همینگونه یعنی که با ماشه انگشت دل آشنا نیست
همینگونه یعنی که در سمت ریشه،
همینگونه یعنی که در سوی رویش،
همینگونه یعنی که در سمت وسوی شکفتن بمانیم
بمانیم تاکودکان دبستان بیایند
محمد رضا عبدالملکیان


3