خون بسخون بس خونبَس رسمی است که در گذشته مردم استان های خوزستان، کهگیلویه و بویراحمد، لرستان، کردستان، کرمانشاه و ایلام برای جلوگیری از ادامهٔ جنگ و دعوا و پایاندادن به قتل، کشتار و اصلاح روابط خانوادهها به آن مبادرت میورزند. در این رسم حضور ریش سفید اقوام اجبار است. در میان برخی از طوایف و عشیرهها، درگیریهایی رخ میداد که گاهی بسیار شدید بوده و منجر به کشتهشدن افرادی نیز میگردید. این کشته شدن سبب کینهی بیشتر شده و خانوادهٔ مقتول برای انتقامگرفتن اقدام به قتل یکی از نزدیکان قاتل کرده و این قضیه برای مدت طولانی ادامه مییافت. برای جلوگیری از تداوم این کار، بزرگان طوایف دیگر جمع شده و سران دو طایفهای را که با هم اختلاف داشتند با هم آشتی میدادند. برای تحکیم حالت صلح، معمولاً دختر فرد قاتل یا یکی از بستگان نزدیک او را به عقد پسر مقتول در میآوردند تا غائله پایان یابد. به این جهت به این نوع ازدواج خونبس میگفتند. این دختر در زندگی خود همیشه مورد آزار خانوادهٔ شوهرش قرار داشت و از کمترین حقوق معمول نیز، بیبهره بود به طوری که سرنوشت اینگونه زنان در بین مردم به صورت ضربالمثل درآمده است. پس از پذیرش خون بس از جانب طرفین، نامهای هم نوشته میشد که دو طرف آن را تأیید میکردند. اما در این میان زنی که به خانواده مقتول رفته است سرنوشت تلخی خواهد داشت. دخترانی که به «خونبس» داده میشوند قربانی خطای مردان طایفه میشوند. آنها در تمام زندگی توسط اقوام و خانواده شوهر تحقیر و سرخورده میشوند و به زندگی ناراحت کنندهای ادامه میدهند که حتی قادر به خاتمه دادن به آن نیز نیستند. دختری که به «خونبس» داده میشود حق طلاق ندارد و باید تحت هر شرایطی در زندگی باقی بماند. شیوهٔ اجرای این رسم در میان طوایف و اقوام مختلف متفاوت است؛ در میان اعراب خوزستان، چهار زن به عنوان «دیه» به طایفه مقتول داده میشود؛ یک زن به خانوادهٔ مقتول و سه زن دیگر به بقیهٔ طایفه. در میان اعراب زنی که به عنوان خونبس میرود «فصیله» نام دارد که حق و حقوق چندانی ندارد؛ حق طلاق و شیربها ندارد و تنها از طرف شوهر برای او مهریهای تعیین میشود. در خونبس حتی ممکن است دختری که به خونبها میدهند حتی یکساله باشد و متعهد میشوند که وقتی به سن بلوغ رسید، او را به عقد خانوادهٔ مقتول درآورند. در عشایر بختیاری و لر در ازای هر مقتول یک زن، بهعلاوهٔ زمین و گاه مقداری پول پرداخت میشود. در مراسم خونبس، قرآنی توسط ریشسفیدان وسط گذاشته و قاتل بخشیده میشد. خانواده قاتل نیز هدایایی برای خانواده مقتول میآوردند که با آیین خاصی این هدایا پذیرفته میشد. اجرای این رسم تنها مختص به جغرافیا و فرهنگ مردم ساکن در یک استان و دو استان نبود؛ خونبس در میان همهٔ اقوام و طوایف ساکن در جغرافیای ایران از مردم استانهای لرستان، سیستان و بلوچستان، چهارمحال و بختیاری، ایلام، کردستان، کرمانشاه، تا بخشهایی از فارس، بوشهر، گلستان، خوزستان و کرمان رایج بود. خونبس به دلیل ازدواج اجباری که در آن اتفاق میافتاد امروزه منسوخ شده اما از طرف دیگر به دلیل جلوگیری از ادامه خونریزی اقدام کارسازی بودهاست. با این وجود، با توجه به رواج سنتها و شیوهٔ زندگی ایلیاتی و طایفهای در بخشهایی از ایران، هنوز این رسم هرچند بهندرت و کم اما در میان برخی طوایف اجرا میشود. با این وجود، برخی میگویند این رسم، سنتی ضد زن است. از آن سو نیز برخی از «خونبس» به عنوان سنتی پسندیده یاد میکنند؛ به عنوان مثال، در «تارنمای موعظهٔ نقادانه حزبالله وابسته به ستاد مرکزی حزبالله» از خونبس به عنوان سنت اسلامی یاد شده و این موارد به عنوان مزیات این رسم ذکر شدهاست: «رهیافت تربیت و اصلاح اسلامی به جای مجازات مجرم، اصلاح و تربیت مجرم به جای مجازات و نابودی مجرم، عفو مجرم توسط سنت خونبس به مثابهٔ نماد همبستگی دینی و محیطی، تجدید سنتهای حسنهٔ بومی، راهکار زیرکانهٔ شوراهای حل اختلاف منطقه، لیاقت و مدیریت روحانیت دستگاه قضایی منطقه و استفاده از مسجد بهعنوان مرکز اجتماعی» آیتالله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، در رابطه به خونبس اعلام کرده است که «اگر بخواهند دختر را به این کار مجبور کنند، خلاف شرع و خلاف احکام اسلامی است. البته یک وقت از خود دختر اجازه میگیرند؛ این اشکالی ندارد.» قرار گرفتن رویداد «خون بس» در فهرست میراث معنوی و ناملموس کشور از سال ۱۳۹۱ تاکنون مطرح شده است. این درخواست از طرف استان کهکیلویه و بویراحمد مطرح شد که رد شد. بعضی هموطنان از لرستان و چهار محال و استان فارس نیز طبق آنچه در رسانه ها آمده، قبلا خواستار ثبت رویداد «خون بس» شده بودند. مسئولان سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری که اکنون به وزارت خانه تبدیل شده است، ثبت خون بس را به دلیل ضدیت با حقوق بشر و حقوق زنان، رد کرده بودند. دوباره در خبرها آمده است که پرونده ثبت خون بس، در دستور کار قرار گرفته و با واکنش های بسیاری همراه شده است. مدیرکل وقت آثار سازمان میراث فرهنگی در سال ۱۳۹۲ گفته بود که رویداد «خون بس»، مباحث ضد حقوق بشر دارد. کنوانسیون ثبت میراث معنوی، به مواردی که مغایر حقوق بشر و میراثی که مورد افتخار بشر نیست، توجه ندارد. لذا، رویداد «خون بس»، ارزشهای برجسته و با اهمیت ندارد که بخواهد ثبت ملی داشته باشد. در رویداد «خون بس»، حقوق برخی از انسانها پایمال شد. چیزی برای ثبت ملی و افتخار ایرانیان ندارد. قبلا گفته شده که اگر به جای اینکه ۴ استانی که در بالا نام بردیم، ۳۱ استان کشور هم درخواست بدهند، امکان رای آوردن این پرونده ضعیف است. از طرفی، «خون بس»، مغایر حقوق زنان و حقوق بشر است. رئیس دادگستری شوش استان خوزستان، با انتشار فراخوانی، درخواست ثبت ملی ۲ اثر اجتماعی فصل و خونبس در فهرست میراث معنوی کشور داده که بازتاب های زیادی داشت. رئیس دادگستری شوش، خونبس را یک "اثر فاخر اجتماعی" نامیده و اعلام کردهاست که اجرای آن، الزاماً "زندگی زن را نابود نمیکند که بگویند مسئله حقوقبشری است." او معتقد است که: «خونبس» در حالتهای استثنایی ممکن بود مشکل اجتماعی ایجاد کند، و همیشه هم اینطور نبود که زندگی زن نابود شود که بگویند مساله حقوقبشری است، اصلا ۷۰ تا ۸۰ سال پیش کدام یکی از افراد با انتخاب خود ازدواج میکرد! این سنت در زمان باستان نیز ریشه دارد و یکی از صلحهای معروف «صلح هیتا» (یکی از پادشاهان عیلام) بوده که منتسب به شهر شوش است. میراث فرهنگی مشکلی در این زمینه ندارد و قول همکاری دادند و خودشان راغب هستند و همکاری خیلی خوبی بین دو طرف وجود دارد. در پی انتشار درخواست رئیس دادگستری شوش، شماری از زنان، هشتگ: #من_فصیله_نمیشوم و #من_خون_بس_نمیشوم را در شبکه های اجتماعی مطرح کرده و مخالفت خود را با این طرح ضد حقوق بشری و ضد زنان مطرح کردند. موسسه NGO آوای زنان ریحانه اهواز نیز با ارسال نامهای به قوه قضاییه، خواستار توقف روند ثبت پرونده «خون بس» در فهرست میراث معنوی و ناملموس ایران شد. خانم "الهام آزاد"، نمایندی دورۀ یازدهم مجلس، خونبس را "نماد صلح" دانست و ضد زن بودن آن را رد کرد. خانم "طیبه سیاوشی"، نمایندی سابق مجلس، معتقد است که «خونبس نه سنت است و نه نماد صلح؛ نوعی ناهنجار اجتماعیست که بهجای ثبت ملی آن، باید ریشهی آن را خشکاند. راه جلوگیری از کینهتوزی طوایف در ایران امروز، مبادلهٔ زنان و دختران نیست. بلکه استقرار نهادهای مدنی، تقویتِ سمنها برای آموزش و تأمینِ امنیت اجتماعی در نقاط خارج از مرکز است.» گردآوری و نگارش: #زانا_کوردستانی
|