شعرناب

محمد ازهرالدین شاعر بستکی

استاد "بن محمد ازهرالدین ملا داغ‌بلندان" شاعر هرمزگانی، متخلص به "أزهر" و مشهور به "خباز فقیر" در روز چهارشنبه یکم خرداد سال ۱۳۳۰ خوشیدی، مطابق با شانزده هم شعبان سال ۱۳۷۰ هجری قمری، برابر با بیست سوم مه سال ۱۹۵۱ میلادی در روستای کوخرد از توابع شهرستان بستک دیده به جهان گشود.
در هفت سالگی به مکتب‌خانه‌ی "حاجى ملا محمد شریف شاکر" رفت، و در مدت یازده ماه قرآن و کتاب‌های مبدا، نصیحت و بخشی از دیوان حافظ، را به پایان رساند و مکتب خانه را ترک کرد.
وی یکی از بهترین ترانه‌سرایان و شاعران منطقه بستک می‌باشد که در اشعار و ترانه‌هایش، جدا از خم ابروی نگار و موضوع عاشقی، به موضوع طنز و همچنین موضوعات اجتماعی زیاد پرداخته است. از ویژگی‌های مهم و برتر اشعار ایشان به کارگیری کلماتی است در گویش امروزی فراموش شده است یا در حال فراموش شدن است که عمدا و به خاطر ماندگاری زبان مادری و اچمی این کار را انجام می‌دهد.
ایشان در سال ۱۹۶۵ میلادی عازم دبى شد، پس چندین سال دوباره به زادگاه خود کوخرد برگشت، اما دیرى نگذشت که دوباره بار سفر بربست و به دبى بازگشت.
در سال ۱۹۷۱ میلادى وارد بحرین شد و در قریه‌ی اُم‌الحصم، مشغول کار شد. گفته می‌شود که وی در آن ناحیه عاشق دختری مى‌شود:
از رؤیت تو دلبر هوشم پریده از سر
فکر و خیالم یک سر تنها تویی ای دلبر
اين دوستى و دلباختگى و عاشقى بیش از دو سال به‌طول نمى‌انجامد، زیرا پس از مدتی خواستگار دیگری نیز برای دختر پیدا می‌شود. گویا خانواده‌ی دختر با توجه به وضع مالی ازهر، تصمیم می‌گیرند که دختر خود را به خواستگار مرفه‌تر بدهند.
اهل تو اربابِن و مو رضا نابِن
فقیری اسبابِن که ناتِهش مِه گیر
افکارُم مشغولِن موجا گِپ از پولِن
بَر تو نه معقولِن خبـاز فقیــر.
و در ادامه:
عزیزِش دلپذیرِش جانِ شیرین تو تاجُر زاده مو خبازِ مسکین
دلُم بَر تو شَوی اما صد افسوس نشد میدان جنگ و اسبِ بی‌زین.
این شکست عشقی بر ازهر، بسیار گران تمام می‌شود؛ طوری که منجر به بيمارى و بستری‌شدن وی می‌شود، به‌ صورت جدی‌تر به شعر روی می‌آورد و منظومه‌های بسیاری را می‌سراید و از آن زمان به بعد شاعر مشهوری می‌شود که بسیاری از خوانندگان محلی، ترانه‌های وی را خوانده‌اند. نزدیک به ۱۰۰ ترانه‌ی ایشان توسط خوانندگان مختلف اجرا شده است که شاید معروف‌ترین آن‌ها ترانه‌های حسن تو ای ماه، الهی یا الهی، آینه و شُنه، از کنگلی عاشق توم، مجبورتم صبر اکنم، بگی بگی چهن سبب، تو مست ات کردسم و… باشد.
وی هم‌اكنون در بحرين زندگى مى‌كند و تابعیت آن کشور را دارد.
دیوان اشعارش در سال ۲۰۰۹ ميلادى، تحت عنوان "ديوان ازهر" در بحرين با ۱۲۱ ترانه که ۱۳۳ صفحه دارد، به چاپ رسیده است. متاسفانه حروفچینی خوبی ندارد و برای کسانی که متنی را با گویش بستکی نخوانده یا کم خوانده اند، خواندن آن برایشان مشکل است؛ زیرا بین بیشتر کلمات در اشعارش فاصله نیست و یا کلماتش به هم چسپیده است. دومین مجموعه شعر ایشان نیز در دست چاپ و انتشار است.
◇ ︎نمونه‌ی شعر:
(۱)
به ظاهر گر دل از تو اُمکُندِه دلدار
و باطن هر دو چَش گریون دلُم خون
به جز تو اُمنِنگ کسی در خلوت دل
تو رَمزیش جاودان در متنِ اشعـار
بلــه جـانـا بلــه مـاه دل افـــروز
پس از تو مو نه عیدی مِن نه نوروز
مو با درد فـراق و تَـشِ جان سـوز
پنـاه گـاهِ مـوهِن ابیـات و اشعـار.
(۲)
مَز تِه نظر ناچِش مَز فکر اَ دَر ناچِش
تا زِندهُ هِم جانی مَز تِه جگر ناچِش
بی تو بهاریم نِنِگ جز تو مو یاریم نِنِگ
بِد که قَراریم نِنِگ مَز تِه جگر ناچِش
دل بی تو محزونِن چون جُرعه ي خونِن
حالُم چو مجنونِن مَز تِه جگر ناچِش
ولله که حیروونِم دَس به گَریبونِم
تَز بَر پَریشونِم مَز تِه جگر ناچِش.
(۳)
[الهی یا الهی]
الهی یا الهی در سر هوای دلبر
اُم نِنگ تابِ جُدایی دل مبتلای دلبر
وَختِه پَه یک اُدایُم به به صفای دلبر
هَمرهَ یک َگپ زُدایام بلبل صدای دلبر
لبِ دلبر شرابُم لعل لبایِ دلبر
بوسه‌ی داغِ داغُم از مو سزای دلبر
کَمَر بَریک،قفا گِرد چَرخان قفایِ دلبر
بحرین خَشِن و کوخرد تِکِه سرای دلبر
روشن چو ماهِ چهارده رخ زیبای دلبر
غرقِ دریای غمزه از سر تا پای دلبر.
(۴)
حُسنِ تو ای ماه صد فتنهَ شَمراه
اُتبرده هوشُم جانی مو اُتکرده گمراه
اُتکِردِم افسون حالُم چو مجنون
عاشق و مَفتون رفت قلبُم از جاه
مُردِم از فراقُت اُمهِن اشتیاقُت
دلُم هلاکُت مُردِم آه از دلُم آه
مو بی تو حیرون دلُم تو شَی جون
نه گنج قارون نه کاخ و بارگاه
برو به سلامت قد سَرو قامَت
وعده تا قیامت در پیشِ الله.
(۵)
[کوخرد]
دل عاشق مو شیدای کوخرد
ز کوخرد دور و قلبم جای کوخرد
مو کوخردیم و کوخرد خاک پاکم
همیشه گام به گام همپای کوخرد
اگه ملک سلیمانم ببخشن
ناتم و ریخ کنگل دروای کوخرد
وطن کوخرد و ماوای دلم جان
مه کله روز و شو فکرای کوخرد
فدای جانم ای کوخرد کهنسال
که تاریخ داد ازند آه وای کوخرد
پسه رو و پشه رو آباد و سرسبز
همیشه گلشن صحرای کوخرد
بورای قبله شمو پی چاه عالی
که اون کون قلعه سیبای کوخرد
حمام های هزارساله اوش هن
انن تاریخ گذشته سیبای کوخرد.
گردآوری و نگارش:
#زانا_کوردستانی


2