🟩 درسنامه ی ۶۶ اصول ترانه سرایی ۵بسم الله الرحمن الرحیم برخی تعاریف ترانه های محلی تعریف حراره تعریف اشروه ادامه ی درس در درس قبل وزن عروضی و ترانه هایی که در این سبک نوشته میشوند را بررسی کردیم حال میرویم سراغ سایر وزن ها این وزن که در ترانه های انگلیسی قدیم و آلمانی بیشتر نمود دارد بر اساس نظم شدت یا تکیه هجا ها بنا نهاده شده است. در این نوع ترانه ها ممکن است هجاهای مصاریع یکسان نباشد. این نوع وزن برای فارسی زبان ها قابل درک نیست چرا که شالوده ی درک وزن و تربیت شنوایی در فارسی زبانان بیشتر بر تساوی هجاها و فراز و فرود آن بنا نهاده شده است و تربیت مغز برای صاحبان این زبان ها چیزی فراتر از آن نیست. فشارهای صوتی و یا استرس ها عامل مهم اینگونه اشعار است اما چون ما در پی یادگیری ترانه سرایی فارسی هستیم لذا این مباحث را جهت آشنایی عرض میکنیم و به کم و کیف آن کاری نداریم. باید بگویم اوزان اشعار انگلیسی نسبت به فارسی خیلی کم است و این برتری در عروض فارسی مشاهده میگردد. مثال صرفا برای آشنایی غزل ٧٣ شکسپیر هجای نخست بی فشار، هجای دوم با فشار That time of year thou mayst in me behold When yellow leaves, or none, or few, do hang Upon those boughs which shake against the cold, Bare ruined choirs, where late the sweet birds sang. In me thou see'st the twilight of such day As after sunset fadeth in the west; Which by and by black night doth take away, Death's second self, that seals up all in rest. In me thou see'st the glowing of such fire, That on the ashes of his youth doth lie, As the deathbed whereon it must expire, Consumed with that which it was nourished by. This thou perceiv'st, which makes thy love more strong, جناب آقای دکتر میر محمد خادم نبی برای این غزل شکسپیر ترجمه ی موزونی کرده اند که در زیر آورده شده است فصلی از سال که در چهره من می بینی آن زمانیست که از شاخهی عریان درخت که ز سرمای خزان بر تن خود می لرزد بسته هر مرغ خوش آواز دگرلانه و رخت. در من آن روشن و تاریک غروبی پیداست که پس از آن شب تاریک به خورشید کند سلطه گری خواب با سلطه شب در همه جا پرده زند او که خود عرضه کند بر همه مرگ دگری. درمن آن تاب و تب اخگره هایی بینی که کنون بستر مرگ همهشان گشته همان خاکستر این همان است که می داد به آتش همه قدرت او اینک این اخگرهها را به حد مرگ گرفتست به بر. این همه عشق مرا در نظرت جلوه دهد افزونتر پیش از آن لحظه که من عزم کنم عالم و دنیای دگر. ادامه دارد پی نوشت: منابع در آخرین جلسه ی دروس ارائه خواهد شد #سید_هادی_محمدی معرفی کتاب کتاب «شعر سیاسی در دوره پهلوی دوم»، به قلم احمد درستی، اثری است که به موضوع شعر این دوران پرداخته واشعار مخالفین و موافقین رژیم پهلوی را با توجه به مبانی فكری آنها، مطرح كرده و مضامین و معانی هر كدام را مورد بحث قرار داده است. در این اثر، چهار جریان شعر سیاسی ایران، در دوره زمانی سال های ١٣٢٠ تا ١٣۵٧ بررسی شده و ضمن تحلیل زمینه های پیدایش هریک از این چهار جریان، مواضع آنها نیز نسبت به تحولات سیاسی – اجتماعی تبیین نمونه هایی از اشعار هر جریان شعری ارائه شده است.
|