معرفی یوگسلاوی : کشوری که دیگر نیست!معرفی یوگسلاوی یوگسلاوی که در سال ۱۹۱۸ پس از فروپاشی امپراطوری اتریش مجارستان با پیوستن ۶ جمهوری : صربستان ، کرواسی ، اسلوونی ، بوسنی هرزگوبین ، مقدونیه شمالی و مونتنگرو تاسیس یافت در آغاز یک کشور با نظام سلطنتی بود اما پس از آنکه توسط آلمان در جنگ جهانی دوم اشغال شد نظام آن به جمهوری فدرال سوسیالیستی تغییر کرد و یوسیب بروز تیتو رهبر پارتیزانهای کمونیسم که در جنگ جهانی دوم توانسته بود با همکاری و یاری متفقین سربازان هیتلر را از یوگسلاوی اخراج کند به عنوان رئیس جمهور مادام العمر یوگسلاوی انتخاب شد . وی توانست با روشهای مختلف و مشت آهنین کشوری با ثبات و متحد ایجاد کند مرگ تیتو و آغاز فروپاشی بعد از مرگ تیتو یوگسلاوی در هرج و مرج فرو رفت فساد در بین مسئولان حکومتی شیوع پیدا کرد مشکلات و بحران های جدید اقتصادی و سیاسی شکل گرفت و شدت مشکلاتی که در زمان تیتو وجود داشت به شدیدترن شکلی افزایش یافت ، نظم و قانون به فراموشی سپرده شد و در حالی که بحران اقتصادی ، مردم را فلج کرده بود جمهوریهای مختلف یوگسلاوی خواهان استقلال بیشتر بودند تا اینکه در سال ۱۹۹۱ اسلوونی ، کرواسی و مقدونیه شمالی استقلال خود از یوگسلاوی را اعلام کردند و این آغاز جنگهای خونین و کشتارهای وحشیانه در قلب بالکان بود. مهم ترین دلایل فروپاشی یوگسلاوی ۱مرگ تیتو… او به عنوان یک شخصیت قدرتمند ، کاریزماتیک ، سیاستمدار ، با ثبات و دیکتاتور شناخته میشد در زمان تیتو بحران سیاسی در یوگسلاوی به درستی مدیریت می شد و پیشرفت این کشور به خوبی دیده میشد اما بعد از مرگ این شخصیت سیاستمدار هیچکس نتوانست خلاء او را پر کند. ۲ناسیونالیسم.. میل به استقلال و خودگردانی در میان جمهوریهای مختلف یوگسلاوی بعد از مرگ تیتو به شدت افزایش یافت مردم دیگر نمیخواستند زیر سایه یوگسلاوی زندگی کنند. ۳افول کمونیسم… در کشور یوگسلاوی نظام کمونیسمی حاکم بود و مردم از رفتارهای این سیستم به تنگ آمده بودند تا جایی که دیگر اعتقاد و باوری به آن نداشتند. مردم خواهان استقلال ، آزادی ، برابری ، عدالت و رفاه بودند آنان نظام کمونیسم را ناکارآمد میدانستند و فساد مسئولین یوگسلاوی عامل مهمی در تغییر نگاه مردم در برابر سیستم کمونیسمی بود. ۴اختلاف طبقاتی و اقتصادی… تبعیض و نابرابری بین مردم و بین جمهوریهای مختلف این کشور به وضوح دیده میشد ، برخی از مردم و برخی از جمهوریهای یوگسلاوی از نظر اقتصادی از دیگر جمهوریهای این کشور پیشرفتهتر بودند و مردم این نابرابری را نمیخواستند و در صدد حل این مشکل برآمدند ، تا زندگی بهتری داشته باشند. جنگها فروپاشی یوگسلاوی با چندین جنگ خونین همراه بود، از جمله: جنگ استقلال کرواسی (1991-1995):کرواسی برای استقلال از یوگسلاوی جنگید و در نهایت پیروز شد. جنگ بوسنی (1992-1995):بوسنی و هرزگوین نیز برای استقلال جنگید، اما این جنگ با پاکسازی قومی وحشتناکی همراه بود. جنگ کوزوو (1998-1999):آلبانیاییهای قومی در کوزوو برای استقلال از صربستان جنگیدند و با مداخله ناتو صربستان مجبور به عقبنشینی شد. پیامدها فروپاشی یوگسلاوی فاجعهای انسانی بود. هزاران نفر کشته و میلیونها نفر آواره شدند. این کشور به شش جمهوری مستقل تقسیم شد: اسلوونی، کرواسی، بوسنی و هرزگوین، صربستان، مونتهنگرو و مقدونیه شمالی. کوزوو نیز در سال 2008 از صربستان اعلان استقلال کرد. درسهایی که باید آموخت فروپاشی یوگسلاوی درسهای مهمی در مورد خطرات ملیگرایی، قومگرایی و دیکتاتوری به ما میدهد. یوگسلاوی یک یادآوری تلخ است که چگونه تنشهای قومی ، مذهبی و بحران اقتصادی اگر حل نشود، میتواند منجر به خشونت و ویرانی گردد… پایان _________________ ابوالقاسم کریمی ورامین ۲ تیر ۱۴۰۳
|