شعرناب

تافگه صابر شاعر سلیمانیه‌ای

خانم "تافگە صابر" (به کُردی: تاڤگە سابیر)، شاعر، نویسنده، سازنده‌ی برنامه‌های تلویزیونی و فعال سیاسی و مدنی کُرد، ساکن سلیمانیه اقلیم کردستان است.
برخی شایعات پیرامون رابطه‌ی خانوادگی او و خاندان حاکم بارزانی وجود دارد.
تاڤگە بە معنی آبشار است.
▪نمونه‌ی شعر:
(۱)
در کتابخانەی زندگی
دنبال دو کتاب گشتم
اول: کتاب دوستی بی منت.
دوم: عشق بدون خیانت.
به من گفتند:
در قسمت کتاب‌های تخیلی دنبالشان بگرد!.
(۲)
از مرگ نترس!
از آن بترس زمانی که زنده‌ای،
چیزی در وجودت بمیرد به اسم:
-- [انسانیت]
(۳)
اشک زیباست!!!
اما تا زیباترین‌هایت را نگیرد،
خودی نشان نمی‌دهد.
(۴)
هر کسی
که در زندگی من مشغول به بازیگری باشد
روزی آخرین قسمت بازی را
به او نشان خواهم داد.
(۵)
دل‌های پاک خطا نمی‌کنند!
بلکه صاف و ساده هستند،
امروزه،
سادگی، پاکترین خطای دنیاست.
(۶)
وقتی به اندام خودم می‌نگرم،
زخم‌هایم چنان گل‌های شکفته هستند!
که خون از آنها می‌چکد...
وقتی نگاهم به دشمنانم افتاد،
زیر سنگینی بار نفرت،
پشتشان شکسته بود.
(۷)
می‌توانید مرا بیازارید اما
نمی‌توانید آرزوهایم را بگیرید
زیرا آزار و اذیت‌های شما،
به من می‌آموزد
که برای رسیدن به آرزوهایم بیشتر تلاش کنم.
به این خاطر با لجبازی شما من قوی‌تر شدم.
(۸)
به مرگ بگویید که کجا می‌آید؟!
اینجا هیچ انسانی برای زندگی کردن نمانده است!
نه قلبی دیگر زیبا می‌تپد و نه وجدانی بیدار است!
(۹)
از زندگی‌ات لذت ببر
چونکه زمانی به پایان راه می‌رسی
به تابلویی برخواهی خورد که روی آن نوشته شده:
[برگشت ممنوع]
(۱۰)
میان تاریک‌ترین روزهای زندگی‌ات هم ناامید مباش!
زیرا،
زیباترین باران‌ها زیر سیاه‌ترین ابرهاست.
(۱۱)
چشم انتظار تو نیستم!
چشم انتظار خودمم!
که با تو رفت و
برنگشت...
(۱۲)
می‌اندیشم به هستی هر برگ!
آنها می‌دانند
باد از هر سوی بوزد
سرانجامشان سقوط است.
گردآوری و نگارش و ترجمه‌ی اشعار:
#زانا_کوردستانی


2