شاید طنز شاید جدی...! شاید طنز شاید جدی...! سبک شعر نو مکانیک این نوع شعر اولین بار در دهه ی شونصد توسط یک دانشجوی رشته مکانیک در دانشگاه رازی در شهر کرمانشاه که متاسفانه نامش مجهول است سروده شد و پا به صحنه ی ادب و هنر فارسی گذاشت. از ویژگی های سبکی این نوع شعر، استفاده از اصطلاحات دینامیکی و استاتیکی است.در این نوع شعر مفاهیم عرفانی و مکانیکی در هم آمیخته شده و از وصال و فراغ محبوب انسانها سخن می رود. نمونه ای از اولین اشعار این سبک: در سیال زمان در گذرم در پیچ پیچ، پیچها می پیچم در محبت ... جوش می خورم و در غلتش زمان، می لغزم در روح بی نهایت و تا ابد اشباع نشده دنبال چیزی می گردم، چرخنده ذهنم قدمهایم را با گشتاور عشق می راند، در دایره ی گام چرخنده ی زندگی ام، چون یک پیستون تا نقطه ی مرگ پیش می روم، تسمه و زنجیری از جنس دلبستگی مرا دلبسته ی این روزها می کند. دنیا مرا آزرده، اما ضریب ایمنی... در برابر خستگی هایم به بی نهایت می رساند، در چرخش ثانیه های غم روحم ترک می خورد اما ... تمرکز هیچ تنشی، نمی تواند مرا بشکند چون خدا را دارم. در آخر لازم دانستم که از این صاحب سبک متاسفانه یک وبلاگ باقی مانده که اون هم بلا استفاده شده است.
|